همسایه من توتورو؛ انیمه‌ای دلنشین و سرشار از کمدی انسانی!

انیمیشن کودکانه‌ی «همسایه‌ی من توتورو»، یک دنیای آرمانی را نشان‌تان می‌دهد، نه دنیایی که هم‌اکنون در آن ساکنید. در این اثر، با فیلمی بدون شخصیت‌های منفی، بدون صحنه‌های مبارزه، بدون بزرگسالان شرور، بدون دعوا بین دو کودک، بدون هیولاهای ترسناک و بدون سیاهیِ پیش از سپیده‌دم مواجه هستید. دنیایی سرشار از آرامش. دنیایی که در آن، اگر موجودی عجیب و غول‌پیکر را در جنگل ملاقات کردید، روی شکمش دراز می‌کشید و چرت می‌زنید. 

«همسایه‌ی من توتورو» یکی از محبوب‌ترین آثار خانوادگی تاریخ سینماست که بدون تبلیغات گسترده به این جایگاه دست یافته است. این انیمیشن دائماً در لیست پرفروش‌ترین‌ها قرار داشته است. در سایت IMDb به‌عنوان پنجمین فیلم خانوادگیِ برترِ تمام ادوار، یعنی درست پایین‌تر از «داستان اسباب‌بازی ۲» و بالاتر از «شرک» فهرست شده است. بسیاری از وبسایت‌ها نیز آن را بهترین اثرِ شاد انیمیشن ژاپنی می‌دانند که لبخند را به لبانتان می‌نشاند.

همسایه من توتورو

این اثر یکی دیگر از آثار دست‌سازِ هایائو میازاکی است که با عشق آن را خلق کرده است. او را غالباً بزرگ‌ترین انیماتور ژاپنی می‌دانند، گرچه همکار او در استودیو جیبلی، یعنی ایسائو تاکاهاتا نیز ممکن است هم‌طراز او باشد. جالب اینجاست که «توتورو» و «مدفن کرم‌های شب‌تاب» ساخته‌ی تاکاهاتا، که هر دو اکنون در لیست برترین فیلم‌های دنیا قرار دارند، در سال ۱۹۸۸ پشتِ سرِ هم در یک سینما و در یک سالن اکران شدند و بلیطشان هم با هم فروخته شد. ابتدا مدفن کرم‌های شب‌تاب و سپس همسایه من توتورو؛ دلیلش هم این بود که مخاطب را از غم عمیق و بی‌نهایت انیمه مدفن کرم‌های شب‌تاب نجات دهد!

میازاکی تا همین اواخر از کامپیوتر برای انیمیشن‌سازی استفاده نمی‌کرده است؛ فیلم‌های او به‌صورت دستی و فریم به فریم و به سبکِ کلاسیک طراحی شده‌اند. او خود شخصاً ده‌ها هزار فریم از آثارش را طراحی کرده است. 

انیمه‌های میازاکی بیش از هر چیز، از لحاظِ بصری دلربا هستند. او از سبک آبرنگی برای طراحی پس‌زمینه‌ها استفاده می‌کند و در چارچوب سنت خاص انیمه‌ی ژاپنی، کاراکترهایی خلق می‌کند با چشمان بزرگ و گرد و دهان‌هایی که گاه نقطه‌ای کوچک و گاه غاری بزرگ هستند. آثار او واقع‌گرایی لطیفی نیز در نمایشِ جزئیات دارند؛ مثلاً در ابتدای انیمیشنِ «توتورو»، بچه‌ها به یک آبشار کوچک در نزدیکیِ خانه‌شان نگاه می‌کنند و در پایین‌دست، بدون هیچ اشاره‌ی مستقیمی، بطری‌ای به چشم می‌خورد که کسی آن را در آب انداخته است. 

همسایه من توتورو

نگاهی به داستان انیمه همسایه من توتورو

داستان فیلم درباره‌ی دو خواهر کوچک به نام‌های ساتسوکی و مِی است. در آغاز داستان، پدرشان آن‌ها را به خانه‌ی جدیدشان در مجاورتِ یک جنگل بزرگ می‌برد. مادرشان به دلیل بیماری در بیمارستانی در همان منطقه بستری شده است. به این نکته بیشتر دقت کنید: فیلم درباره‌ی دو دختر است، نه دو پسر یا یک دختر و یک پسر، چنانکه در تمامِ انیمیشن‌های آمریکایی مرسوم است. ثانیاً، پدری قوی و مهربان در فیلم حضور دارد، که با روند اخیر هالیوود در معرفیِ پدران بد یا غایب در تضاد است. به علاوه، مادرشان بیمار است؛ آیا بیماری در انیمیشن‌های آمریکایی وجود دارد؟ 

وقتی از پسرِ همسایه می‌خواهند تا خانه‌ی جدیدشان را به آنها نشان دهد، او دهن‌کجی می‌کند، اما آن‌ها متوجه نمی‌شوند. بعدها به آن‌ها می‌گوید که خانه‌شان تسخیر شده است. اما نه توسط ارواح یا موجودات ترسناک. وقتی مِی و ساتسوکی نور را به درونِ آن خانه‌ی تاریک می‌آورند، به آن موجوداتِ کوچکِ سیاه و پُرزدار که درحالِ گریختن به مکانی امن هستند، صرفاً نگاهی گذرا می‌اندازند. پدرشان آن‌ها را فقط «توده‌های گردوخاک» می‌خواند، اما پرستار مسن خانه به آن‌ها می‌گوید این‌ها «ارواح دوده» هستند که خانه‌های متروکه را دوست دارند و وقتی صدای خنده بشنوند، بار و بندیلشان را جمع می‌کنند و می‌روند. 

نگاهی به نحوه‌ی ورود بچه‌ها به خانه بیندازید. روی ایوانِ خانه ستونی چوبی وجود دارد که تقریباً پوسیده است. آن‌ها به‌آرامی آن را به جلو و عقب تاب می‌دهند، که نشان می‌دهد چقدر سقف خانه می‌تواند متزلزل باشد. اما سقف همچنان سر جایش باقی می‌ماند و از کلیشه‌ی فروپاشی پر سر و صدا و فرار همگانی خبری نیست. وقتی به خانه سرک می‌کشند و اتاق زیر شیروانی را می‌کاوند، حالتی از ترس با آنها همراه است، اما با باز کردن پنجره‌ها و دست تکان دادن به پدرشان از طبقه‌ی بالا، این فضای ترس از بین می‌رود. 

همسایه من توتورو

ببینید پدرشان چقدر با آرامش گزارش آن‌ها از موجودات اسرارآمیز را می‌پذیرد! آیا ارواح و توتوروها واقعاً وجود دارند؟ در ذهنِ دخترها بله، قطعاً. موجودات شگفت‌انگیز دیگر هم همین‌طور؛ از جمله اتوبوسِ گربه‌ای (کت‌باس) که با هشت پنجه‌ی تیزش در جنگل می‌دود و چشمان درشتش در حکمِ چراغ‌های جلویی‌اش هستند. 

رابرت پلاموندون، منتقد سینما، می‌نویسد: «هرچند تشخیص این‌که آیا بزرگ‌ترها واقعاً به این موجودات اعتقاد دارند یا خیر کمی سخت است، اما میازاکی حتی یک بار هم به کلیشه‌ی قدیمی ادبیات کودکان – که بزرگ‌ترها فکر می‌کنند من دروغ می‌گویم، پس مجبورم دنیا را خودم نجات بدهم – متوسل نمی‌شود. این نگاه پذیرا به موجودات ماوراییِ سنتِ ژاپنی، نمایانگرِ تفاوتی جالب میان فرهنگِ ما و آن‌هاست.» 

خانواده؛ پناهی امن

«همسایه‌ی من توتورو» مبتنی بر تجربه و اکتشاف است، نه درگیری و تهدید. این امر در سکانس‌های دوست‌داشتنی و طولانی‌ای که مربوط به توتوروها هستند، به‌خوبی آشکار می‌گردد. این موجودات، برخلاف تصور، موجودات اسطوره‌ای جنگل‌های ژاپن نیستند، بلکه توسطِ میازاکی و صرفاً برای این فیلم خلق شده‌اند.

«مِی»، اولین بچه‌توتورو را که شبیه یک خرگوش است، در حیاط خانه پیدا می‌کند و به‌دنبالِ او وارد جنگل می‌شود. پدرش، که تنها در خانه مشغول کار است، متوجه غیبت او نمی‌شود. این توتوروی کوچک، او را از مسیری سبز و پوشیده از برگ‌ به یک تونل می‌برد و سرانجام، مِی بر روی شکمِ موجودی عظیم‌الجثه و خواب‌آلود فرود می‌آید. میازاکی در اینجا کلیشه‌های مربوط به جنگل‌های تاریک و ترسناک را کنار می‌گذارد؛ وقتی «ساتسوکی» و پدرشان برای یافتن «می» به جنگل می‌روند، او را بدون زحمتِ چندانی پیدا می‌کنند، در حالی که روی زمین خوابیده است و اثری از توتورو نیست.

همسایه من توتورو

در ادامه، دخترها برای استقبال از پدرشان به ایستگاه اتوبوس می‌روند. اما هوا تاریک می‌شود و جنگل در شب سایه‌های مرموزی به خود می‌گیرد. در این هنگام، توتوروی عظیم‌الجثه، بدون هیچ غافل‌گیری یا هیاهویی، در کنارشان ظاهر می‌شود و مانند دوستی خیالی، ساکت و حمایت‌گرانه در کنارشان می‌ایستد. باران شروع به باریدن می‌کند. دخترها چتر دارند و یکی از آن‌ها را به توتورو می‌دهند. توتورو از صدای قطرات باران روی چتر خوشحال می‌شود و با هیجان بالا و پایین می‌پرد تا با تکان دادن درختان، قطرات بیشتری ببارد. سپس اتوبوس می‌رسد. ببینید در این صحنه چقدر آرامش و انرژیِ مثبت موج می‌زند! شب و جنگل به‌ شکلِ یک موقعیت به تصویر کشیده می‌شوند، نه یک تهدید. این فیلم هیچ نیازی به شرور یا ضدقهرمان ندارد.

در این فیلم دو موقعیت اضطراری و خانوادگی پیش می‌آید: یکی زمانی که خانواده برای دیدن مادر به بیمارستان می‌روند؛ مادری که مشتاق است درباره‌ی خانه‌ی جدیدشان بشنود، و دیگری وقتی است که دکتر با ساتسوکی تماس می‌گیرد و ساتسوکی تلاش می‌کند پدرش را که در شهر است بیابد. در هر دو صحنه، بیماری مادر به مثابه‌ی واقعیتی از زندگی به تصویر کشیده می‌شود، نه مصیبتی که لزوماً به سرنوشتی ناگوار ختم گردد.

همسایه من توتورو

این فیلم از مفهومِ کلیشه‌ای «کودکان علیه بزرگسالان» فاصله می‌گیرد. خانواده در اینجا به‌عنوان یک پناهگاه امن و دلگرم‌کننده به تصویر کشیده شده است. پدر خانواده فردی منطقی، فهیم و انعطاف‌پذیر است که داستان‌های مربوط به موجودات عجیب را می‌پذیرد، به دخترانش اعتماد دارد و به توضیحات آن‌ها با ذهنی باز گوش فرامی‌دهد. این فیلم فاقد آن صحنه‌های ملال‌آوری است که والدین یک اقدام خوب را اشتباه تفسیر کرده و آن را، ناعادلانه، تنبیه می‌کنند.

دلنشین بودن کافی نیست!

البته کم لطفیست اگر انیمیشن همسایه من توتورو فیلم را صرفاً یک اثرِ دل‌نشین بدانیم و بس، حقیقت این است که این فیلم تنها به‌خاطر صمیمیتش این همه مخاطب جهانی جذب نکرده است. این اثر سرشار از کمدی انسانی است، به‌ویژه در نحوه‌ی به تصویر کشیدن دو دختربچه‌ی واقع‌نما و باورپذیر (منظور از باورپذیری، شخصیت‌ِ آن‌هاست، نه ظاهرشان).

همسایه من توتورو

به علاوه، صحنه‌های مربوط به توتوروها و نیز سکانس‌های مرتبط با «اتوبوس گربه‌ای» مسحورکننده و حیرت‌انگیزند. فیلم کمی غمگین، کمی ترسناک، کمی بهت‌انگیز و کمی هم آموزنده است؛ درست مثلِ خود زندگی. این فیلم به‌جای تکیه بر یک طرح داستانی پیچیده، بر موقعیت‌ها استوار است و به ما نشان می‌دهد که شگفتی‌های هستی و منابعِ خیال‌انگیز، تمام آن چیزی است که برای لذت بردن از یک اثر به آن نیاز داریم.

نقد انیمه «همسایه‌ی من توتورو» از نگاه گاردین

شاهکار ماوراییِ میازاکی همچنان افسونگری می‌کند

جایگاه مثال‌زدنیِ انیمیشن «همسایه‌ی من توتورو» که در سال ۱۹۸۸ توسط هایائو میازاکی ساخته شد، همچنان پابرجاست. این انیمیشنِ الهام‌بخش و زیبا با طراحی ساده و دستی آن، با گذر زمان و تماشای مکرر، جذاب‌تر و افسون‌گرتر می‌شود. حالا موسیقی سرزنده، عظیم و شبیه به آثار گرشوین را نیز به زیبایی‌های آن بیفزایید. این اثر یکی دیگر از ساخته‌های میازاکی است که موجوداتِ خیالیِ عجیب‌وغریب کمترین حضور را در فضای واقعیِ زندگی دارند.

همسایه من توتورو

«همسایه‌ی من توتورو» درباره‌ی افسونِ کودکی است و همچون بسیاری از آثار دیگرِ میازاکی، جهانی ماورایی را به تصویر می‌کشد که به‌واسطه‌ی درد یا تروما در زندگی روزمره، برای کودکان قابل مشاهده شده است؛ جهانی که میان توهم و واقعیت قرار دارد. تاتسوئو، پدر خانواده، استاد دانشگاهی است که دو دختر کوچک خود، ساتسوکیِ ده‌ساله (با صداپیشگی نوری‌کو هیداکا) و میِ چهارساله (با صداپیشگی چیکا ساکاموتو) را به خانه‌ای قدیمی و فرسوده‌ در روستای ماتسوگو، در فاصله‌ی ۲۵ کیلومتری توکیو، آورده است تا به بیمارستانی که مادر آنها در آن بستری است نزدیک باشند. 

هر سه شادمان هستند، اما میِ، در حالی که در طبیعت اطراف سرگردان است، به بخشی مخفی از جنگل وارد می‌شود و با موجودی عظیم و مهربان و دو دوست کوچک او مواجه می‌شود. او این موجود را «توتورو» می‌نامد. وقتی میِ پس از یک مشاجره‌ی تلخ با ساتسوکی برسرِ مادرشان، گم می‌شود، این توتورو است که به همراه دوستش «اتوبوس گربه‌ای» – موجودی شبیه گربه که لبخندی مشابه گربه‌ی خندان در «آلیس در سرزمین عجایب» دارد – به کمک آنها می‌آید. مانند بسیاری از فیلم‌های جیبلی، «همسایه‌ی من توتورو» نیز به‌وضوح تحت تأثیر ادبیات کودکان کلاسیک انگلیسی همچون آثار لوئیس کارول، سی.اس. لوئیس و جِی.ام. بری قرار دارد. 

اما مشکل مادر چیست؟ آیا بیماری او جسمی است یا روانی؟ هیچ‌گاه در فیلم به آن تصریح نمی‌شود، با این حال، زمانی که او برای اولین بار قرار است بستری شود، دخترانش از شنیدنِ حسنِ تعبیرِ گول‌زنکی که در موردِ او به کار می‌رود (سرماخوردگی) رنجیده می‌شوند. به‌هرحال، وضعیتِ ناگوارِ مادرشان منشأ اسرارآمیز مواجهه‌ی سرخوشانه‌ی میِ با توتورو است. سادگی و واقع‌گراییِ موجود در طراحی مِی، شگفت‌انگیز است؛ حرکات او شبیه به بازیگرانِ واقعی است و معجونی است معجزه‌آسا از حلاوت و ظرافت.

همسایه من توتورو

و اما پدر: او هیچگاه توتورو را نمی‌بیند، اما به‌واسطه‌ی احترامِ بی‌آلایشی که به طبیعت می‌گذارد، به دنیای توتورو دسترسی دارد. او در مقابل یک درخت عظیم کافور، به دخترانش (که چشمان‌شان از حیرت گرد شده است)، می‌گوید:

«در گذشته، درختان و انسان‌ها دوستان خوبی بودند.» 

«همسایه‌ی من توتورو» شاید ساده‌ترین و بی‌تکلف‌ترین تولیدِ استودیو جیبلی باشد. این فیلم صداقتی بی‌پیرایه در برخورد با مخاطبان خود دارد و «بازیِ» مِی – علی‌رغم اینکه شخصیتی انیمیشنی است – چشمگیر و قابلِ توجه است.

این انیمه را دیده‌اید؟ خوشحال می‌شویم درباره حس و حالتان بعد از تماشای انیمه همسایه من توتورو، در این صفحه برایمان بنویسید.

به اشتراک بگذارید :

چکیده

انیمه همسایه من توتورو

همسایه من توتورو؛ انیمه‌ای دلنشین و سرشار از کمدی انسانی!

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *