یک پارک فناوری را در نظر بگیرید؛ منتها نهمثل مشابههای وطنی! یک پارک فناوری خیلی بزرگ که به گردن بشریت دین دارد؛ چون طی سالهای متمادی، اغلب تکنولوژیهایی که زندگی بشر را راحت کردهاند، از آنجا به سراسر دنیا صادر میشدند. این شما و این سیلیکون ولی مشهور!
سنگینی نام این محدوده را بیل مکانیکی هم نمیکشد و در این مقاله، میخواهیم ببینیم سیلیکون ولی چیست که عالم همه مدیون او است.
بعد از خواندن این مقاله، در حدی با این درۀ تاریخی آشنا خواهید شد که انگار سالها آنجا زندگی میکردید؛ پس بیایید شروع کنیم و اول از همه، با موقعیت جغرافیایی آن آشنا شویم.
سیلیکون ولی چیست و کجای پهنۀ گیتی قرار گرفته است؟
اغراق نیست اگر بگوییم درۀ سیلیکون یا همان سیلیکون ولی (Silicon Valley)، مرکز نوآوری و تکنولوژی کرۀ زمین محسوب میشود.
از چند دهۀ قبل که تصاحب دنیا توسط کامپیوترها آغاز شد، سیلیکون ولی هم شروع به رشد کرد و از همان زمان، توجههای زیادی را به خود جلب کرد. همین الان که شما این مقاله را میخوانید، مدیران ارشد تقریباً تمام کمپانیهای بزرگ حوزۀ اینترنت و تکنولوژی، در مقر اصلی مجموعۀ خود در سیلیکون ولی هستند و خدا میداند به چه پروژۀ عظیمی فکر میکنند!
احتمالاً استیو کوک و تیمش روی آمادهسازی آیفون ۱۶ کار میکنند. شاید مدیران ارشد مایکروسافت هم روند پیشرفت ساخت کنسول بازی جدید خود را زیر نظر گرفتهاند. در حالی که کمی آنطرفتر، صاحبنظران نتفلیکس، در حال امضای قراردادی جدید با کارگردانی نامآشنا هستند تا مقدمات سریال اختصاصی بعدی خود را فراهم کنند.
برندهای بسیار بزرگی در سیلیکون ولی هستند که وقتی بفهمید همۀ آنها در نزدیکی یکدیگر قرار دارند، برق از سرتان میپرد! جلوتر، چند مورد از شناختهشدهترینهای آنها را بررسی میکنیم.
احتمالاً برایتان سؤال شده باشد که خب این دره کجا قرار گرفته است؟ درهای که گویا پیشرفتهای دنیا از آن کلید میخورند و روی زندگی بیشتر از ۸ میلیارد نفر در سراسر کرۀ زمین اثرگذار هستند.
همانطور که خیلی از شما خوانندگان حدس میزنید، سیلیکون ولی در ایالات متحدۀ آمریکا است و راستش را بخواهید، حدس زدن این حقیقت کار سختی هم نیست! کافی است نگاهی به وضعیت اقتصادی آمریکا و ملیت برخی از بزرگترین شرکتهای حوزۀ تکنولوژی، مثل گوگل و اپل بیندازید!
ولی اگر بخواهیم آدرس دقیقتری بدهیم، باید بگوییم این دره را که جلوتر از زمان کل دنیا حرکت میکند، در ایالت کالیفرنیای شمالی، ناحیۀ جنوبی خلیج سانفرانسیسکو پیدا خواهید کرد. اگر روزی به آنجا سفر کردید، یاد ما هم بیفتید و چقدر خوب میشود که برایمان عکس هم بفرستید.
چرا سیلیکون ولی؟ دلیل این نامگذاری چه بود؟
اگر شیمی را خوب بلد باشید، میدانید که سیلیکون نام یکی از عناصر شیمیایی جدول مندلیف است و با عدد اتمی ۱۴، نماد Si را به خود اختصاص داده است. خب چه ربطی دارد؟ مگر سیلیکون ولی محل گردهمایی شیمیدانها است؟
خیر! همانطور که چند خط بالاتر گفتیم، سیلیکون ولی مرکز تکنولوژی، کامپیوتر، اینترنت و… دنیا محسوب میشود؛ نکتۀ ظریف اینجا است که این نیمهفلز، مادۀ اصلی و پایهای تشکیلدهندۀ میکروچیپهای کامپیوتری به حساب میآید؛ در واقع، میتوانیم بگوییم ساخت ادوات الکترونیکی کنونی، بدون سیلیکون ممکن نمیشد!
حوالی دهۀ ۵۰ و ۶۰ میلادی، محدودۀ کنونی سیلیکون ولی، میزبان تعداد بسیار زیادی از کمپانیهایی شد که در حوزۀ ساخت کامپیوتر فعالیت میکردند و از چندی بعد، نام سیلیکون ولی روی این محدوده گذاشته شد.
شاید برایتان جالب باشد که تاریخچۀ سیلیکون ولی را هم برایتان شرح دهیم؛ پس بیایید با هم سوار ماشین زمان شویم و به گذشته برگردیم.
نگاهی به تاریخچۀ سیلیکون ولی؛ از آغاز تا به امروز
تبدیل شدن سیلیکون ولی به نقطۀ مرکزی تکنولوژی جهان، طی یک شب رخ نداد؛ یعنی اینطور نبود که دولت آمریکا برای انجام این کار برنامه بریزد و به چنین هدفی بودجه اختصاص دهد؛ مجموعه اتفاقاتی زنجیرهای رخ دادند و در انتها، سیلیکون ولی شد آنچه که امروز میبینیم!
قبل از شکلگیری صنعت تکنولوژی و کامپیوتر، درۀ سانتا کلارا (همان سیلیکون ولی فعلی) به باغهای میوهای که داشت معروف بود. درهای سرسبز که هوش از سر هر بینندهای میبرد و میوههای آن به سراسر دنیا صادر میشدند.
نکته: نباید نقش پررنگ دانشگاه استنفور و دانشکدۀ مهندسی آن را در شکلگیری سیلیکون ولی و بهطور کلی، دستیابی بشر به تکنولوژیهای امروزی نادیده بگیریم. ضمن اینکه دولتهای مختلف ایالات متحده هم با اختصاص بودجههای کلان، تولد غولهای تکنولوژی را تسهیل کردند. راستی محل قرارگیری دانشگاه استفورد هم در قلب همین دره است؛ چه حسن تصادفی!
برگردیم به باغهای میوه؛ باغهایی که در اواسط قرن بیستم میلادی، رفتهرفته قربانی پیشرفت تکنولوژی میشدند و جای خود را برندهای غولپیکر امروزی میدادند. همهچیز با اختراع ترانزیستورها شروع شد.
تقریباً ده سال بعد از تبدیل شدن دانشکدۀ مهندسی الکترونیک دانشگاه استنفورد به یک مرکز تحقیقاتی گسترده در سطح جهانی، یکی از چهرههای برجستۀ این دانشگاه، یعنی فردریک ترمن، تصمیم گرفت اقداماتی اساسی برای گسترش کسبوکارهای مرتبط در همان منطقه انجام دهد؛ دلیل هم این بود که اکثریت قریب به اتفاق فارغالتحصیلان دانشگاه، سیلیکون ولی را ترک میکردند و این موضوع عمیقاً آقای ترمن را آزار میداد!
همین شد که در دهۀ ۴۰ میلادی، محدودۀ سیلیکون ولی کنونی، خانۀ مهندسان و متخصصان بسیاری شد که در خلال جنگ با امپراطوری ژاپن و آلمان نازی، با ساخت ادواتی مثل رادیوهای ارتباطی، رادار و انواع دستگاههای الکترونیکی، کمک بزرگی به دولت آمریکا و متفقین برای پیروزی در جبههای مختلف جنگ جهانی دوم کردند.
البته که همچنان سیلیکون ولی، آنطور که امروز آن را میشناسیم، شکل نگرفته بود! تا اینکه دهۀ ۵۰ میلادی از راه رسید.
در سال ۱۹۵۱، فردریک ترمن باز هم اقدامی آیندهنگرانه انجام داد و پارک صنعتی استنفورد (Stanford Industrial Park) را در همکاری با شهرد Paolo Alto تأسیس کرد. میتوان گفت افتتاح این پارک که ۶۶۰ هکتار وسعت دارد، نقطۀ شروع سیلیکون ولی بود! منتهی همچنان، چنین اسمی وجود خارجی نداشت و آن محدوده، بهعنوان بخشی از درۀ سانتاکلارا شناخته میشد.
در سال ۱۹۵۵، یکی از مخترعان ترانزیستور، قطعهای که نقطۀ عطفی در تاریخ تکنولوژی بشر محسوب میشود، به سیلیکون ولی آمد. ویلیام شاکلی که از AT&T بیرون آمده بود، تصمیم داشت کمپانی خود را افتتاح کند و بعد از انجام این کار، نام Shockley Semiconductors Laboratory را برای آن برگزید.
آقای شاکلی مستعدترین مهندسهای منطقه را استخدام و فضایی در Mountain View (محلهای در سیلکیون ولی کنونی) برای کمپانی خود تهیه کرد. در بین آن مهندسین، دو نام بزرگ وجود داشت که بعدها تغییرات بزرگی را رقم زدند؛ یعنی گوردون مور و رابرت نویس. این را هم بگوییم که آقای شاکلی بسیار دمدمیمزاج بود و به همین خاطر، کار کردن با او، سخت و طاقتفرسا محسوب میشد.
چندی بعد از شروع فعالیت، گروهی از مهندسان شرکت که این دو نفر هم بین آنها دیده میشدند، اختلاف نظری جدی با شاکلی پیدا کردند. اختلاف آنها بر سر مادۀ اولیه برای ساخت سمیکنداکتورها بود. در حالی که شاکلی معتقد بود گرمانیوم بهترین انتخاب است، گروه مهندسها روی بهتر بودن سیلیکون پافشاری میکردند؛ چون این عنصر شیمیایی، مقاومت خیلی بهتری در برابر گرما از خود نشان میدهد.
بهدنبال این اختلاف نظر، هشت نفر از مهندسین، شرکت شاکلی را در سال ۱۹۵۷ ترک کردند؛ گروهی که بعدها ۸ خائن نام گرفتند؛ خائنینی که نظرشان درست بود! نویس و مور هم در بین آنها دیده میشدند.
یک سال بعد از این اتفاق، رابرت نویس و تیمی که زیر دست او کار میکردند، بهصورت همزمان با فرد دیگری به اسم جک کیلبی، IC را اختراع کردند. بدون اغراق، میتوانیم بگوییم این اختراع، یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخ معاصر است و بهعنوان طلوع عصر دیجیتال شناخته میشود. بعد از ساخت IC، سیلیکون ولی رسماً متولد و بشر وارد عصر کامپیوترهای امروزی شد.
ضمناً، فراموش نکنید که سیاستهای سرمایهداری ایالات متحدۀ آمریکا، با تأمین بودجه و تزریق سرمایۀ لازم، تأسیس استارتآپها در دهۀ ۶۰ میلادی را تسهیل و سوخت لازم برای گسترش صنعت تکنولوژی را تأمین کرد.
اجازه دهید قبل از اینکه جلوتر برویم، یک فلشبک خیلی کوتاه به دهۀ ۵۰ میلادی بزنیم؛ دوران جنگ سرد که ایالات متحده و اتحادیۀ جماهیر شوروی، رقابت سنگین و داغی برای خروج از سیاره و تصاحب فضا داشتند. رقابت اصلی، سر این بود که کدام کشور میتواند قبل از دیگری روی ماه بشیند.
قبل از رسیدن به چنین هدفی، آمریکا یک شکست خردکننده را تجربه کرد. این شوروی بود که برای اولین بار راکت حامل انسان به فضا فرستاد؛ بهدنبال این تحقیر بزرگ، رئیسجمهور وقت آمریکا، آقای آیزنهاور، دستور تأسیس NASA و DARPA را صادر کرد. همۀ مردم دنیا دومی را کمتر میشناسند و این فقط شما نیستید که شاید حتی نام آن را هم نشنیده باشید!
بههرحال، این دو سازمان تازهتأسیس، به جدیدترین تکنولوژیهای روز احتیاج داشتند؛ پس سیلیکون ولی در کانون توجهات مسئولان آنها قرار گرفت. هر مجموعهای که میتوانست تواناییاش را اثبات کند، به دریایی بیپایان از سرمایه دسترسی پیدا میکرد! جالب است بدانید در اوایل دهۀ ۶۰ میلادی، بیشتر از ۷۰ درصد تمام شرکتهای تحقیقاتی کامپیوتری در ایالات متحده، توسط DARPA حمایت میشدند.
بسیاری از شرکتهای نوظهور در سیلیکون ولی، فرصت را روی هوا قاپیدند و در زمانی کوتاه، سیلیکون ولی به مرکز توسعۀ موشکهای بالیستیک آمریکا تبدیل شد؛ ضمن اینکه تکنولوژی لازم برای ماهوارهها، سیستمهای ردیابی و البته قطعات الکترونیکی لازم برای سلاحهای پیشرفته در آن مقطع، به این دره که دیگر کسی باغهای میوۀ آن را به یاد نمیآورد، وابسته شده بود.
در دهۀ بعدی، یعنی دهۀ ۶۰ میلادی، سیلیکون ولی دیگر رسماً به یک شهر تبدیل شده بود! جنگ سرد و بهطور مشخص نبرد فضایی مشهور، نیاز به ICها را بیشتر از همیشه کرده بود؛ برای پروژۀ آپولو، NASA تقریباً ۶۰ درصد از IC مورد نیازش را از سیلیکون ولی تأمین میکرد. یک پنجم قراردادهای ارتش ایالات متحده و ۴۴ درصد قراردادهای ناسا با شرکتهای قرارگرفته در این دره بسته شده بود. در حدی که تا سال ۱۹۶۵، پارک صنعتی استنفورد، از بیشتر از ۴۰ کمپانی بزرگ میزبانی میکرد.
در عین حال که جنگ سرد و نبرد فضایی در داغترین حالت خود پیش میرفتند، گوردون مور و رابرت نویس از گروه مشهور ۸ خائن جدا شدند تا یکی دیگر از بزرگترین تحولات تاریخ تکنولوژی را رقم بزنند؛ این دو نفر که به گردن تکنولوژی امروز بشریت دین دارند، در سال ۱۹۶۸ کمپانی Intel را تأسییس کردند.
ظرف ۳ سال، اینتل به اولین کمپانی تولیدکنندۀ میکروپردازشگرها تبدیل شد و اختراع آقایان مور و نویس، پیشرفت خیلی بزرگی را در حوزۀ تکنولوژی رقم زد.
بعد از ورود به دهۀ ۷۰ میلادی، رویای کامپیوترهای خانگی به واقعیت پیوست و بهدنبال آن، حوزۀ تکنولوژی بیشتر و بیشتر اهمیت پیدا کرد. همچنان، سیلیکون نقشی حیاتی در ساخت ادوات الکترونیکی ضروری بازی میکرد و بالاخره در سال ۱۹۷۱، نام سیلیکون ولی روی این شهر تازهتأسیس، این مرکز تکنولوژی دنیا، گذاشته شد.
دان هافلر، روزنامهنگاری بود که برای اولین بار از این نام استفاده کرد. او در مقالهای که برای مجلۀ Electronic News نوشته بود، برای اشاره به این محل پیشرو در دنیا، از عبارت سیلیکون ولی استفاده کرد؛ طولی نکشید که همگان، این نام را برای آن محدوده از درۀ سانتا کلارا پذیرفتند.
روال همچنان صعودی بود و سرمایههای کلانی وارد این محدودۀ جغرافیایی میشدند؛ در کنار دولت و ارتش ایالات متحده، دو شرکت سرمایهگذاری بزرگ با نامهای Kleiner Perkins و Sequoia Capital وارد سیلیکون ولی شدند و همچنان هم جزو بازیگران تأثیرگذار آنجا محسوب میشوند.
دهۀ ۷۰ و ۸۰ میلادی، زمان تولد برخی از اساطیریترین نامهای حوزۀ تکنولوژی در سیلیکون ولی بود. از اپل و مایکروسافت گرفته تا آتاری و آدوبی. سوددهی این کمپانیها، باعث شد توجه صندوقهای سرمایهگذاری بیشتری به این دره جلب شود و حالا همین محدوده، بیشتر از هرجای دیگری در کرۀ زمین، صندوق سرمایهگذاری در خود جای داده است!
دهۀ ۹۰ هم زمان پیدایش اینترنت بود و طبیعتاً، هیجانی جدید در درۀ داستان ما شکل گرفت. همچنان هم سیلیکون ولی مرکز نوآوری دنیا است و همانطور که در اوایل مقاله گفتیم، بزرگترین کمپانیهای دنیا در آن قرار گرفتهاند؛ اما حقیقتاً، اوضاع مثل قدیم نیست!
بیایید وضعیت فعلی سیلیکون ولی را هم بررسی کنیم.
این روزها در سیلیکون ولی چه خبر است؟
آن درخشش و هیجانی که در دهههای گذشته پیرامون سیلیکون ولی وجود داشت، سالها است که از بین رفته! دنیای کامپیوترها، علیرغم پیشرفتهای خیرهکنندهای که هر روز رخ میدهند (مثلاً ظهور و پیشرفت انواع هوشهای مصنوعی) دیگر مثل قدیم برای مردم جذابیت ندارد و به همین خاطر، خبری از آن توجهی که در گذشته به این محدوده میشد، نیست.
مخصوصاً بعد از پاندمی کوید ۱۹، اوضاع صنعت IT و تکنولوژی شاید حتی بیشتر از باقی صنایع دچار دگرگونی شد.
کار ریموت رواج پیدا کرد و در نتیجۀ این اتفاق، خیلی از متخصصها دره را به مقاصد گوناگونی ترک کردند که کاملاً طبیعی است. متخصصانی که درآمدهای نجومی داشتند و قطعاً زندگی در نیویورک، لسآنجلس، پاریس، لندن و… را به زندگی در شهری کوچک و نوپا ترجیح میدادند.
بهطور کلی، میتوانیم بگوییم سیلیکون ولی هم مثل تمام بازارهای دنیا با بحرانهای سنگین مواجه شد و در نتیجۀ این مشکلات بزرگ، طبیعی است که در فاز تغییر قرار گرفته باشد.
بهخاطر تورم، سرعت سرمایهگذاری افت شدیدی را تجربه میکند و بهدنبال آن، تعدیل نیرو، مثل تمام صنایع دنیا، در شرکتهای سیلیکون ولی هم دیده میشود. ضمن اینکه بیشتر کمپانیها، فرایند استخدام را هم متوقف کردهاند.
اتفاقات دراماتیکی مثل نابودی بانک سیلیکون ولی که ۴۰ سال قدمت داشت، از بین رفتن استارتاپهای یونیکورنی مثل WeWork و Theranos، روند نزولی بازار کریپتوکارنسی در دو سال اخیر (البته چندوقتی میشود که این بازار مجدداً گارد صعودی گرفته است)، تصمیمات مدیریتی اشتباه در غولهایی مثل ایکس (توییتر سابق) و متا (هلدینگی که صاحب فیسبوک، اینستاگرام، واتسپ و…) است و موارد مشابه، تا حدی باعث شدهاند که سرمایهگذارها و حتی مردم عادی، مثل قبل به شرکتهای پیشرو در حوزۀ تکنولوژی باور نداشته باشند.
با این اوصاف، آیا میتوان گفت که دوران این درۀ جذاب که مبدأ بسیاری از دستاوردهای تکنولوژیک بشر محسوب میشود، به پایان رسیده است؟
آیندۀ احتمالی سیلیکون ولی چگونه خواهد بود؟
همانطور که گفتیم، آن روزهایی که روی اسم این دره قسم میخوردند، تمام شدهاند و شکی در این مورد نیست؛ ولی پرسش اصلی این است که آیا سیلیکون ولی میتواند از بحرانهای فعلی نجات پیدا کند و باز هم اعتبار از دست رفته، بهعنوان هاب مرکزی تکنولوژی و نوآوری دنیا را به دست آورد؟
بسیاری از تحلیلگران میگویند هیچ نقطهای روی کرۀ زمین، پتانسیل این محدوده را در زمینۀ کارآفرینی و نوآوری ندارد؛ بنابراین، شاید عصر طلایی سیلیکون به نقطۀ پایانی رسیده باشد، ولی قطعاً نمیتوان گفت این دره نفسهای آخرش را میکشد! توجه داشته باشید که بعد از پیچیده شدن نسخۀ کرونا، موقعیتهای شغلی در این محدوده هم دوباره افزایش پیدا کردهاند.
البته یک نکتۀ مهم را هم نباید فراموش کنیم. آن هم اینکه سیلیکون ولی مثل گذشته بیرقیب نیست! مراکزی در اقصینقاط کرۀ زمین، مثل شانگهای و برلین، سرمایهگذاریهای کلانی روی این مسئله کردهاند و بهطور مستمر و فعال، در حال جذب سرمایه و متخصص هستند.
یک نکتۀ منفی دیگر هم در رابطه با سیلیکون ولی وجود دارد. هزینههای زندگی در این شهر کوچک، مخصوصاً قیمت مسکن، بهطور سرسامآوری زیاد است. نیروی کار حرفهای که حقوق بیشتری میگیرد، طبیعتاً مشکلی با این موضوع ندارد؛ ولی نیروی تازهکار با درآمد کمتر، در پیدا کردن محل زندگی با مشکلات جدی مواجه است. همین نقطۀ ضعف، میتواند به تقویت مراکز دیگری که گفتیم اخیراً بیشتر مورد توجه قرار میگیرند، منجر شود.
حتی با اینکه ممکن است جایگاه اول از دست برود، نابودی کامل و محو سیلیکون ولی بسیار دور از ذهن به نظر میرسد.
درهرصورت، نه ما و نه هیچکس دیگری نمیتواند با قطعیت آینده را پیشبینی کند. هرچیزی اینجا گفتیم، با توجه به اطلاعات موجود بود و حدسهایی که میشد دربارۀ آینده داشت.
بگذریم. اگر موافق باشید، ببینیم اصلاً چه شد که سیلیکون ولی به این حد از موفقیت رسید.
چه شد که اینطور شد؟ اصلیترین دلایل موفقیت سیلیکون ولی، بهعنوان مرکز تکنولوژی دنیا
دلایل زیاد هستند و در اینجا سعی میکنیم حداقل برجستهترین و اصلیترینهای آنها را بررسی کنیم. بر فرض محال، شاید روزی برسد که قرار شود در همین ایران مرکزی در حد سیلیکون ولی بسازیم و به این نکات نیاز داشته باشیم. (رویاپردازیهای نویسنده!)
بالاتر به نقش پررنگ دانشگاه استنفورد و مسئولان دلسوز آن در شکلگیری سیلیکون ولی اشاره کردیم. علاوهبر استنفورد، دانشگاهها و مراکز آموزشی دیگری هم هستند که مسیر حرکت آموزش را طوری پیش میبرند که در نهایت، به نفع اقتصاد و صنعت محلی، یعنی اقتصاد و صنعت سیلیکون ولی شود.
هنوز که هنوزه، ارگانهای بزرگ با استنفورد همکاری میکنند؛ همکاریای که به تأسیس شرکتهای نامدار با تکنولوژی سطح خیلی بالا منجر میشود.
ساحل سانفرانسیسکو (San Fransisco Bay Area)، از سال ۱۹۰۹ میلادی، مرکز دپارتمان تحقیقات نیروی دریایی ایالات متحدۀ آمریکا است. ضمناً، اولین ایستگاه رادیویی آمریکا، در همان محدوده راهاندازی شد. منظور این است که کلاً آن محدودۀ جغرافیایی در کالیفرنیای شمالی، هیچوقت با پیشرفت تکنولوژی و نوآوری غریبه نبود.
نکتۀ مهم دیگر، همکاری بین شرکتهای کوچکتر محلی در سیلیکون ولی بود که به یک فرهنگ جالب بدل شد. مؤسسان این شرکتها، اغلب دوستانی بودند که در گذشته با هم سر کلاسهای دانشگاه مینشستند و به همین خاطر، بهجای رقابت با یکدیگر، دست هم را میگرفتند و با به اشتراکگذاری دانش و دانستهها، در کنار هم رشد میکردند.
بهعلاوه، یکی از قوانین ایالتی کالیفرنیا هم در رشد و موفقیت سیلیکون ولی دخیل بود. براساس این قانون، کارفرما نمیتواند در قرارداد، نیروی متخصص را از تأسیس شرکتی در زمینۀ مشابه منع کند! شرکتی که ممکن است بعداً به رقیب کسبوکار همان کارفرما تبدیل میشود. یادآور میشویم که گروه ۸ خائن، شامل آقایان مور و نویس، دقیقاً همین کار را کردند و نهتنها با کمپانی آقای شاکلی وارد رقابت شدند، بلکه کاملاً بالاتر از آن قرار گرفتند.
در کنار همۀ اینها، تنوع نژادی و فرهنگی این درۀ جذاب، باعث شد توجه سرمایهگذاران از سراسر دنیا به آن جلب شود؛ در واقع، درهای این دره به روی هرکسی، فارغ از ملیت، مذهب، نژاد و…، باز است. نکتۀ جالب اینکه بیشتر از نیمی از استارتآپهای حاضر در سیلیکون ولی، توسط مهاجرین تأسیس شدهاند.
تا اینجا چندین بار گفتیم که کلی برند مشهور، مقر مرکزی خود را در سیلیکون ولی قرار دادهاند؛ اما خب کدام برندها و شرکتها؟ در بخش بعدی، پاسخ این پرسش را میدهیم.
بررسی ۲۰ مورد از نامدارترین برندهایی که در سیلیکون ولی جا خوش کردهاند!
طبق آمار موجود، بیشتر از ۶۶۰۰ کمپانی حوزۀ تکنولوژی، در سیلیکون ولی وجود دارند؛ قاعدتاً نمیمیتوانیم همۀ آنها را اینجا لیست کنیم و اصلاً انجام این کار هم فایدهای ندارد؛ پس اجازه دهید فقط ۲۰ مورد از شاخصترین اسامی را معرفی کنیم تا وقت شما هم بیجهت گرفته نشود.
۱. Apple
مگر کسی هست که اپل را نشناسد؟ حداقل در ایران مگر کسی هست که نام این کمپانی به گوشش نخورده باشد؟
یکی از بزرگترین نامهایی که در همان سیلیکون ولی تأسیس شد، اپل بود. استیو جابز فقید بههمراه استیو ووزنیاک و رونالد وین، بنیانگذاران این برند شناختهشده بودند؛ البته آقای وین تنها ۱۱ روز بعد از راهاندازی کمپانی، بهخاطر مشکل با استیو جابز، اپل را ترک کرد!
همانطور که به احتمال خیلی زیاد خودتان هم میدانید، این مجموعه در زمینۀ ساخت انواع دستگاههای الکترونیکی فعالیت میکند؛ از تلفنهای همراه هوشمند گرفته تا لپتاپ و کامپیوتر. منتهی حوزۀ فعالیت اپل خیلی گستردهتر است و حتی در ارائۀ خدمات مالی و تولید محتوای سرگرمکننده هم حرفهایی برای گفتن دارد.
ضمناً، این غول حوزۀ تکنولوژی، اولین کمپانی آمریکایی بود که ارزش بازار آن به ۱ تریلیون دلار رسید.
۲. Alphabet
برخلاف اپل که پیر و جوان آن را میشناسند، احتمالاً خیلیها تابهحال اسم آلفابت را هم نشنیده باشند؛ ولی وقتی اسم یکی از زیرمجموعههای آن را بشنوید، خودتان میفهمید که با چه برند بزرگی طرف هستیم. گوگل!
آلفابت نام شرکت مادر گوگل است و علاوهبر این برند غولپیکر، زیرمجموعههای دیگری هم دارد. البته، اول گوگل به وجود آمد و بعد از آن، آلفابت شکل گرفت و در نقش شرکت مادر، یا بهتر است بگوییم یک هلدینگ عظیم، ظاهر شد.
لری پیج و سرگی برین شرکتی را با نام BackRub تأسیس کردند که بعدها نام آن به گوگل تغییر پیدا کرد. همه میدانیم که گوگل در اصل یک موتور جستوجو است؛ ولی خیلیها از این موضوع مطلع نیستند که علاوهبر آن، گوگل (آلفابت) یکی از بازیگران اصلی تبلیغات اینترنتی، رایانش ابری، هوش مصنوعی و… هم محسوب میشود.
۳. Meta
چند سال قبل، زمانی که بحث متاورسها بسیار داغ شده بود، مارک زکربرگ طی یک حرکت انقلابی، نام مجموعۀ خود را از فیسبوک به متا تغییر داد؛ بههرحال، یکی دیگر از اسامی بزرگ حاضر در سیلیکون ولی، همین متا است. برندی که بهعنوان شرکت مادر پلتفرمهای بزرگی مثل فیسبوک، اینستاگرام، واتسپ و…، شناخته میشود.
بعد از اینکه تب متاورس فروکش کرد، ظاهراً پروژۀ متا هم متوقف شد؛ بنابراین، فعالیت متا همچنان روی شبکههای اجتماعی و تبلیغات آنلاین متمرکز میماند.
در سال ۲۰۱۰، فیلمی با عنوان The Social Network روی پردۀ سینماها رفت که زندگی زکربرگ و ماجرای تولد فیسبوک را به تصویر میکشد؛ فیلم سرگرمکنندهای است؛ تماشای آن ضرری ندارد!
۴. Netflix
نتفلیکس بدون شک یکی از بزرگترین سرویسهای استریم ویدیو در سراسر دنیا است و مقر اصلی آن در سیلیکون ولی قرار دارد؛ مثل اکثر نامهای بزرگ در حوزۀ تکنولوژی و اینترنت.
رید هستینگز و مارک رندالف، بنیانگذاران این برند، در ابتدا با فروش DVD وارد بازار شدند؛ اما وقتی دیدند اینترنت میرود که جای خود را در زندگی روزمرۀ بشر پیدا کند، تصمیم گرفتند یک VOD بسازند و حالا کاملاً مشخص است که تصمیم کاملاً درستی گرفتند!
حالا این سرویس با فیلمسازهای بزرگی در سراسر جهان همکاری دارد و فیلم و سریالهای اختصاصی آن، میلیونها بازدیدکننده دارند.
۵. Intel
بالاتر گفتیم که بنیانگذاران اینتل، جزو نخستین متخصصانی بودند که سیلیکون را برای ساخت ادوات الکترونیکی به کار گرفتند؛ در واقع، نامی که برای این دره انتخاب شده است، تا حد زیادی ناشی از تصمیم درست آقایان بور و نویس بود.
خلاصه که اینتل در این محدودۀ جغرافیایی حق آب و خاک دارد و جزو اولین کمپانیهای حوزۀ تکنولوژی بود که در پارک صنعتی استنفورد بساطش را پهن کرد.
این کمپانی مشهور همچنان روی ساخت سختافزارهای کامپیوتری و میکروچیپها کار میکند و بعد از گذشت بیشتر از ۵۰ سال، همچنان سری بین سرها است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
۶. Nvidia
چندی پیش خبری بیرون آمد که ارزش کمپانی Nvidia، از کل اقتصاد چین بیشتر است! کمپانیای که احتمالاً بیشتر از هرچیزی، بهخاطر کارتهای گرافیک توانمندش شهرت دارد.
۳ نفر بهصورت مشترک Nvidia را تأسیس کردند؛ یعنی جن سو هوانگ، کریس مالاکوسکی و کرتیس پریم.
همانطور که گفتیم، در روزهای اولیه، تمام تمرکز Nvidia روی ساخت پردازشگرهای گرافیکی بود و همچنان هم با قدرت تمام، بهترین سختافزارها در این زمینه را میسازند؛ ولی حالا این کمپانی به وادی هوش مصنوعی هم ورود کرده و تا اینجای کار، به دستاوردهای قابل توجهی رسیده است.
۷. Adobe
بعید است کسی با کامپیوترها سروکار داشته باشد و Adobe را نشناسد. کمپانی خالق نرمافزارهای حیرتانگیزی مثل فوتوشاپ، پریمیر، افترافکت، ادوبی آدیشن و….
چارلز گچکه و جان وارناک مؤسسان این کمپانی نرمافزاری بودند و بعد از سالیان سال، محصولات آنها هنوز یکهتاز بازار است و بیشترین مشتری را در هر حوزه دارند.
خلاصه که Adobe هم بعد از اینکه بزرگ شد، احساس کرد باید به مکانی که شایستۀ کمپانیهای بزرگ حوزۀ تکنولوژی است نقل مکان کند؛ یعنی سیلیکون ولی.
۸. HP
این کمپانی حتی از اینتل هم قدیمیتر است و در ابتدا، با نام Hewlett-Packard شناخته میشد؛ تأسیس HP به سال ۱۹۳۹ برمیگردد و بیل هولت و دیوید پاکارد آن را بنیان گذاشتند.
HP را میتوان اولین کمپانی تکنولوژی حاضر در محدودۀ فعلی سیلیکون ولی دانست؛ سالها قبل از آنکه چنین نامی برای درۀ سانتا کلارا انتخاب شود.
HP حالا علاوهبر محصولاتی مثل لپتاپ، پرینتر، اسکنر و…، در زمینۀ ساخت نرمافزار هم دستی بر آتش دارد.
۹. eBay
eBay یکی از اولین فروشگاههای آنلاین است و تنها ۱ سال بعد از آمازون ساخت شد. پیر امیدیار، نام مؤسس ایبی است و قطعاً یکی از بزرگترین کمپانیهای حاضر در سیلیکون ولی محسوب میشود.
۱۰. PayPal
مکس لچوین، پیتر تیل و لوک نوسک، سیستمی را ساختند که پرداخت آنلاین برای تمام مردم دنیا را تسهیل میکند و نام آن را PayPal گذاشتند.
این سیستم پرداخت آنلاین که ما مردم ایران نمیتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم، سالها قبل از اختراع بیتکوین و انواع کرپیتوکارنسی، روی ساخت کیف پول دیجیتال و چیزهایی که الان بهلطف رمزارزها تحقق پیدا کردهاند، کار میکرد.
مقر اصلی این کمپانی میلیارد دلاری هم در سیلیکون ولی واقع شده است.
۱۱. Cisco Systems
سیسکو یکی از بزرگترین کمپانیها در حوزۀ ارتباطات، سختافزارهای شبکهای و نرمافزارهای مربوط به این حوزه به حساب میآید.
لئونارد بوساک و سندی لرنر این کمپانی چندملیتی را بنا نهادند و برای مقر اصلی آن، سیلیکون ولی را برگزیدند تا همسایۀ دیگر غولهای تکنولوژی شوند؛ حالا خود این شرکت یکی از غولهای بزرگ است که میلیاردها دلار ارزش دارد.
12. Zoom
Zoom پلتفرمی است که روی برقراری ارتباطات ویدیویی تمرکز دارد و مثل اغلب برندهای حوزۀ تکنولوژی، مقر اصلی آن در سیلیکون ولی قرار دارد.
اریک یوان نام بنیانگذار این پلتفرم است. طی پاندمی کوید ۱۹، زمانی که ارتباطات ویدیویی از راه دور بیشتر از همیشه مورد نیاز بود، Zoom هم رشد خیرهکنندهای را تجربه کرد؛ در حدی که از عبارت Zooming برای این نوع ارتباطات استفاده میشد.
۱۳. Tesla
کمپانی خودروسازی تسلا که به ایلان ماسک مشهور تعلق دارد، یکی از کمپانیهایی است که سعی میکند تکنولوژی خودروسازی را به مرحلۀ جدیدی ببرد و ماشینهای خودران این مجموعه، در اقصینقاط جهان وارد خیابانها و جادهها شدهاند.
البته که مقر اصلی تسلا در سال ۲۰۲۱ به تگزاس منتقل شد؛ ولی این کمپانی پرآوازه، همچنان بهشکلی قدرتمند در سیلیکون ولی حاضر است؛ چون همۀ غولهای تکنولوژی آنجا هستند و سنتشکنی هم حدی دارد!
۱۴. OpenAI
OpenAI همان شرکتی است که خالق ChatGPT محسوب میشود و طی چند وقت اخیر، حاشیههایی زیادی پیرامون تیم مدیریتی آن به وجود آمده بود.
این مجموعه بهصورت تخصصی در زمینۀ هوشهای مصنوعی فعالیت دارد و انواع هوشهای مصنوعی Generative را در اختیار کاربران قرار میدهد.
OpenAI توسط گروهی از نامداران حوزۀ تکنولوژی در سیلیکون ولی تأسیس شد که برجستهترین آنها ایلان ماسک است؛ در کنار او، سم آلتمن، ایلیا سوتسکور و ووجیک زارمبا، دیگر همبنیانگذاران این شرکت نامدار بودند.
۱۵. Coursera
یکی از بزرگترین پلتفرمهای آموزش آنلاین، همین کورسرا است که اتفاقاً نشانی آن را هم میتوان در سیلیکون ولی یافت.
بنیانگذاران این پلتفرم، دو پروفسور دانشگاه استنفورد هستند با نامهای دافنه کولر و اندرو انجی.
بگذارید تأکید کنیم: اگر دانشگاه استنفورد نبود، سیلیکون ولی هم وجود خارجی پیدا نمیکرد! در بخشی که راجعبه تاریخچۀ این محدوده صحبت کردیم، کامل به این موضوع و نقش این دانشگاه در خلق آن پرداختیم.
۱۶. Linkedin
لینکداین نام یک شبکۀ اجتماعی تخصصی است که با هدف برقراری ارتباط بین متخصصان، توسط فردی با نام رید هافمن راهاندازی شد؛ طی گذر زمان، این پلتفرم به یکی از بهترین مراجع کاریابی جهانی تبدیل شده است که مثل پلی بین متقاضیان کار و کارفرماها عمل میکند.
دفتر مرکزی این شرکت بزرگ هم در قلب سیلیکون ولی قرار دارد.
۱۷. ServiceNow
در سال ۲۰۰۳، فرد لودی شرکتی را بنا نهاد که در سال ۲۰۰۶، به ServiceNow تغییر نام داد. یکی دیگر از شرکتهای فعال در حوزۀ تکنولوژی که بیشتر از ۲۰ هزار کارمند دارد.
این شرکت که با رایانش ابری کار میکند، ابزارهای لازم برای مدیریت جنبههای مختلف کسبوکار را در اختیار شرکتها و برندهای دیگر قرار میدهد.
۱۸. Trimble
این شرکت، در سال ۱۹۷۸ توسط فردی با همین نام تأسیس شد؛ حوزۀ اصلی فعالیت Trimble در زمینۀ موقعیتیابها (همان GPS) است؛ در واقع، بهتر است بگوییم آنها یکی از مهمترین بازیگران این حوزه هستند.
این کمپانی هم که بیشتر از ۱۱ هزار نیروی کار دارد، در محدودۀ سیلیکون ولی قرار گرفته است.
۱۹. Uber
اوبر، همان شرکتی است که اسنپ از روی دست آن کپی کرد و اولین تاکسی اینترنتی کشورمان را راه انداخت.
این کمپانی توسط دو نفر با نامهای ترویس کالانیک و گرت کمپ بنیان گذارده شد و آنها، این عبارت که ریشۀ آلمانی دارد را برای کمپانی خود انتخاب کردند. کمپانیای که در همسایگی دیگر بزرگان حوزۀ تکنولوژی قرار دارد.
۲۰. Broadcom
Broadcom طیف گستردهای از سمیکنداکتورها و نرمافزارهای زیرساختی را تولید و عرضه میکند. این برند بزرگ در بیشتر از ۳۰ کشور دنیا حضور فعال دارد و طبق انتظار، مقر اصلی آن هم در سیلیکون ولی واقع شده است.
Broadcom توسط یک پروفسور دانشگاه کالیفرنیا و شاگرد او تأسیس شد؛ یعنی هنری ساموئلی و هنری نیکولاس.
همانطور که گفتیم، اینها برجستهترین کمپانیهای حاضر در سیلیکون ولی بودند و علاوهبر آنها، هزاران شرکت بزرگوکوچک دیگر هم در این محدوده حاضر هستند.
از آنجایی که ما ایرانیها اگر به مریخ هم برویم، حداقل کنجکاویم ببینیم که آیا قبلاً هموطنی به آنجا مشرف شده است یا نه، بیایید در بخش بعدی، ایرانیان نامدار در این دره را بشناسیم.
نامدارترین و تأثیرگذارترین ایرانیان سیلیکون ولی چه کسانی هستند؟
با این حجم بالای خروج متخصص از کشورمان، میتوانیم ردپای ایرانیها را در همهجای دنیا ببینیم. از ناسا گرفته تا همین سیلیکون ولی. در این بخش، خلاصهوار ۱۰ ایرانی مشهور سیلیکون ولی را همراه با نقش و موقعیتی که دارند، زیر ذرهبین خواهیم برد:
- دارا خسروشاهی: مدیرعامل اوبر
- امیر خسروشاهی: همبنیانگذار نروانا
- علی پرتوی: همبنیانگذار لینک اکسچنج
- هادی پرتوی: همبنیانگذار تلمی نتورکز
- شروین پیشهور: همبنیانگذار و مدیر اجرایی هایپرلوپ وان و همچنین، همبنیانگذار صندوق سرمایهگذاری شرپا
- پیر امیدیار: بنیانگذار ایبی
- آرش فردوسی: همبنیانگذار و CTO دراپباکس
- شان راد: بنیانگذار تیندر
- لیلی صرافان: مدیرعامل هوم کر اسیتنس (HCA)
- علی وهابزاده: همبنیانگذار و مدیرعامل چریوت
اسامی ایرانیها هم بیشتر از این است؛ اما نام بردن از همۀ آنها، احتمالاً از حوصلۀ شما خارج باشد.
فراموش نکنید که یکی از دلایل موفقیت سیلیکون ولی که بالاتر مفصل به همۀ آنها پرداختیم، تنوع فرهنگی و نژادی بود و به همین خاطر، هموطنان ما توانستند نقشهای پررنگی در این دنیای پیشرو داشته باشند.
این هم از سیر تا پیاز سیلیکون ولی؛ برویم سراغ بخش جمعبندی.
سیلیکون ولی: درهای که تکنولوژی امروز را به آن مدیون هستیم!
در این مقاله، سعی کردیم مفصل و پرجزئیات به پرسش سیلیکون ولی چیست پاسخ دهیم؛ به همین خاطر، تمام زیروبم این محدودۀ جغرافیایی در سان فرانسیسکو را شخم زدیم. از تاریخچۀ آن گرفته تا دلایل موفقیتش، کمپانیهای بزرگی که در آن حاضر هستند و حتی ایرانیهایی که در این فضا نامی دستوپا کردهاند.
ضمناً، گفتیم که سیلیکون ولی مثل سالهای قبل در کانون توجهات نیست و با ظهور رقبایی در نقاط مختلف دنیا، شاید جاگاهش بهعنوان مرکز تکنولوژی و نوآوری جهان به خطر افتاده باشد! اما درهرصورت، همچنان هم این دره سیلیکون ولی است و این نام آنقدر سنگینی دارد که دهان مشتاقان تکنولوژی و اینترنت را آب بیندازد.
نظر شما چیست؟ آیا دوران سیلیکون ولی بالاخره به پایان میرسد یا شاهد کامبکی از آن خواهیم بود؟ تابهحال از سیلیکون ولی دیدن کردهاید؟ دوست دارید به آنجا بروید؟ خوشحال میشویم برایمان کامنت بگذارید و با هم صحبت کنیم.