سریالِ «حمله به تایتان» در سال ۲۰۲۳ به خانهی آخر رسید و بیراه نیست اگر که اتک آن تایتان را یکی از بزرگترین و بهترین انیمههای سریالی دنیا و همچنین تاریخ انیمهها بدانیم! این اثر با ارائهی محتوایی که تقریباً برای تمامی طرفداران انیمه جذابیت دارد، یک شاهکار بیچونوچراست که براساسِ مانگایی به همین نام که میراث جاودانهی هاجیمه ایسایاما است ساخته شده است.

این انیمهی اقتباسی، ابتدا در سال ۲۰۱۳ به نمایش درآمد و از همان ابتدا با موجِ محبوبیت و استقبال در غرب مواجه گشت. داستان این اثر که در دنیایی پساآخرالزمانی رخ میدهد، ممکن است از نظر پرداختِ صحنه بینظیر نباشد، چراکه بسیاری از انیمهها و سریالها به موضوعاتی نظیر نبرد برای بقا میپردازند. اما هرچه داستان بیشتر پیش میرود، مخاطبان بهتر به تمایزِ آن از سایرِ آثارِ مشابه پی میبرند. در ادامه به این وجوهِ تمایز خواهیم پردخت.
این سریال داستانِ شخصیتی به نامِ ارن یگر را دنبال میکند، که در دنیایی که او زندگی میکند، انسانها برای حفظ امنیت خود در پشت سه دیوار دایرهایشکل به ارتفاعِ ۵۰ متر سکونت دارند. این دیوارها از آنها در برابر تایتانها – غولهای انساننما با اندازهای بین ۳ تا ۱۵ متر که انسانها را بیرحمانه و از روی لذت میکشند – محافظت میکنند. اما زمانی که شهر بیرونی شیگانشینا و دیوار خارجی ماریا در کمالِ حیرت، توسط تایتان عظیمالجثه (با ارتفاع ۶۰ متر) و تایتان زرهپوش شکسته میشود، ارن خود را در دنیایی کابوسوار میبیند. او مصمم است که تایتانها را نابود کند و سرزمینهای از دست رفته را بازپس گیرد.
ارن در این سفر، همراه با خواهرخواندهاش «میکاسا آکرمن» – که مسئول محافظت از اوست – و بهترین دوستش «آرمین آرلرت»، مسیرهای پرخطر و پرپیچوخمی را طی میکند. آنها در طول این مسیر، حقیقتهایی را کشف میکنند که آرزو میکنند ایکاش حقیقت نمیداشتند. در این جهان، مرز بین زندگی و مرگ بسیار باریک است. بسیاری از شخصیتهایی که در طول سریال با آنها آشنا میشوید، حتی یک قسمت هم دوام نمیآورند، و این باعث میشود هر قسمتی را که به تماشا مینشینید، با سراسیمگی امیدوار به بقای آنها تا پایانِ داستان باشید.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، سریالِ تلویزیونیِ حمله به تایتان بر اساسِ یک مجموعهمانگای ژاپنی به همین نام، نوشتهی نابغهای به نام هاجیمه ایسایاما ساخته شده است. مقایسهی این انیمه با آن مانگا نشان میدهد که انیمه به نسخهی اصلی بسیار وفادار است. این مانگا تا دسامبر ۲۰۱۸ شامل ۲۷ جلد و هر جلد مشتمل بر چهار قسمت بوده. این مجموعه با چاپ ۸۶ میلیون نسخه یکی از بزرگترین مانگاهای تاریخ به شمار میرود، که از این میان، تنها ۹ درصدِ آن در کشورهای خارجی چاپ شده است.

انیمهی «حمله به تایتان»، که از سال ۲۰۱۳ ساختش کلید خورد و حق پخش آن متعلق به شرکتِ فانیمیشن است، سه فصل دارد و سال ۲۰۲۳ آخرین قسمت آن منتشر شد.
اپیزودهای پرشتاب و پویا، پیچشهای داستانی سرسامآور که حتی طرفداران بازی تاجوتخت را شگفتزده میکند، و شخصیتهایی پیچیده و دقیق، از مؤلفههای این سریالِ انیمیشنی است. هرچند سرعت پیشروی داستان گاهی بالا است، اما لحظاتی برای تازه کردنِ نفس و درک اتفاقات پیشآمده در اختیار مخاطب قرار میدهد.
پیچشهای داستانی، ویژگی منحصربهفرد «حمله به تایتان»
هیچ انیمهای به اندازهی «حمله به تایتان» در خلق پیچشهای داستانی استادانه عمل نمیکند. هیچ یک از اتفاقات در این سریال ناگهانی یا بیحکمت نیستند و داستان همیشه با نشانههایی کوچک مخاطب را برای پیچشهای آینده آماده میکند. یکی از بزرگترین پیچشها در این انیمه، افشا شدن نقش منفی «راینر» و «برتولت» است. این دو شخصیت که تا دیروز از اعضای کلیدی گروه پیشاهنگان و همچون خانواده برای ارن و سایر شخصیتها بودند، امروز ناگهان بهعنوان خائنان داستان شناخته شدند. چیزی که این افشاگری را بیش از پیش شگفتانگیز میکند، زمان وقوع آن است. درست زمانی که پیشاهنگان در حال جشن گرفتن هستند، راینر خیانتِ خود را افشا میکند. حتی «اِرِن» هم کاملاً شوکه میشود و تصور میکند که راینر دیوانه شده است. این لحظه، هم یک پیچش داستانی است و هم لحظهای سرنوشتساز برای کل سریال.

فصل چهارم نیز پیچشی مشابه و حیرتانگیز دارد: «زیک» و ارن در حال مرور خاطرات هستند و زیک تلاش میکند ارن را با برنامههایش همراه نماید. همهی خاطرات ظاهراً گویای آن است که زیک کنترلِ اوضاع را به دست داشته، تا اینکه ناگاه، تاریکترین لحظهی زندگی «گریشا یگر» افشا میشود و همهچیز را تغییر میدهد. ارن با استفاده از مسیرهای ارتباطی بینِ تایتانها و سرسپردگانِ «یمیر»، بر گذشته تأثیر گذاشته و پدرش را متقاعد کرده تا خانوادهی سلطنتی فریتز را قتلعام کند. زیک که فکر میکرده ارن نیز مانند خودش قربانی شستوشوی مغزی گریشا شده، از اینکه میفهمد حقیقت کاملاً برعکس است، ضربهی روحی شدیدی میخورد. کاشف به عمل میآید که از همان ابتدا، ارن شخصیتِ منفی داستان بوده و نه پدرش. برای زیک، این حقیقت زمانی دردناکتر میشود که میفهمد گریشا حضور او را حس میکرده و برای تمامی کارهایی که انجام داده بود، عذرخواهی میکند.
از همان ابتدای سریال و آن صحنهای که یک تایتان ارن را میبلعد، مشخص میبود که ایسایاما استاد غافلگیر کردن مخاطبان است. آن لحظه، مخاطبان را بهشدت شوکه کرد، اما این سریال بارها و بارها ثابت کرده که میتواند غافلگیریهای بیشتری خلق کند. از افشای هویت «آنی» که در اصل یک تایتانِ مؤنث بوده بگیرید تا وجود تایتانها در دیوارها و کشف حیات در بیرون از دیوارها. «حمله به تایتان» مملو از شگفتیهایی است که هیچکس قادر به پیشبینیِ آنها نیست. نویسندگیِ چیرهدستانهی ایسایاما سبب شده حسِ تعلیق و هیجان غالبترین احساس در طولِ تماشای این انیمه باشد.

نشانههایی که همیشه وجود داشتهاند
پیشآگهی دادن، یکی از استعدادهای برجستهی هاجیمه ایسایاما است. پس از هر افشاگریِ بزرگی، مخاطبانِ سریال شستشان خبردار میشود که جزئیات کوچک در فصلها و قسمتهای پیشین، هدفی بزرگتر را دنبال میکردهاند. بهعنوان مثال، در فصل سوم زمانی که «راد ریس» ارن را ربود تا قدرت تایتانِ بنیانگذار را پس بگیرد، ارن به یک صخرهی کریستالی زنجیر میشود و پس از بیدار شدن اظهار میکند که این غار برایش آشناست. مدتها بعد مشخص میشود که او واقعاً پیشتر در آنجا حضور داشته است و گریشا را متقاعد کردهاست تا خانوادهی سلطنتی را در همان غار به قتل برساند. در حالی که تماشاگر حواسش به اتفاقاتِ بزرگترِ داستان است، این سرنخها با ظرافتی تمام لابهلای آن گنجانده شدهاند.
در طول سریال، لحظات متعددی وجود دارد که در نگاه اول برای بینندگان بیمعنی به نظر میرسد، مانند زمانی که «راینر» از حملهی تایتانِ زن جان سالم به در برد. آنگاه نقاب از چهره برمیدارد و و به سمت تایتانِ زن حرکت میکند. این جزئیات، کوچک، بسیاری از نکات مبهم داستان را توضیح میدهد. چون تایتانِ زن در حال کشتن اعضای گروه پیشاهنگان بوده، راینر میخواسته خودش را به او بشناساند تا او را نکشد. این نقشه جواب میدهد و راینر بهصورت مخفیانه مکانِ ارن را روی دست این تایتان حک میکند. گویی در این سریال هیچ صحنهای بیدلیل و هیچ لحظهای هرز نیست.

تصاویری که بیننده را میخکوب و مسحور میکنند
کیفیت انیمیشن حمله به تایتان بینظیر است. هر صحنه با جزئیاتی دقیق و چشمگیر طراحی شده و بهوضوح میتوان فهمید که تلاش زیادی برای خلق آن انجام گرفته است. سه فصل نخست را استودیوی WIT ساخته و همین پروژه، فرصتِ رشد را برای این استودیو مهیا کرد و آنها توانستند حقِ ساخت انیمههایی همچون حماسهی وینلند و جوخه انتحار ایسکای را نیز به دست آورند. حرکات شخصیتها روان، نبردها پویا، سبک هنری خیرهکننده و تصاویر بسیار جذاب هستند. زمانی که اعلام شد استودیو ماپا تولید فصل چهارم را بر عهده خواهد گرفت، طرفدارانِ سریال ناراحت شدند؛ اما فصل چهارم ثابت کرد که کیفیت همچنان در اوج باقی مانده است.
این سریال در کنارِ موسیقی و صداگذاریِ بینظیرش گلی است که به سبزه نیز آراسته شده. هر قطعه موسیقی با نهایتِ دقت انتخاب شده تا بهخوبی با احساسِ موجود در هر سکانس هماهنگ باشد. بهعنوان مثال، خیانت راینر با یک موسیقی باشکوه همراه شده که اینک بهعنوان یکی از بهترین موسیقیهای متن انیمه شناخته میشود. استودیو ماپا نیز در ادامه، آهنگساز بااستعدادی به نامِ کوتا یاماموتو را به کار میگیرد که قطعهی پرهیجان Ashes On The Fire (خاکستری در میانِ آتش) برساختهی اوست. این قطعه، مخاطبان را به وجد میآورد و اگر ژاپنی باشند، آنان را آنها را به همصدایی وامیدارد.. آهنگهای ابتدایی و پایانی سریال نیز فراموشنشدنی هستند و کاملاً با داستان پر رمز و راز سریال هماهنگاند.

مجموعهای شگفتانگیز از شخصیتها
البته که ارن یگر شخصیت اصلی حمله به تایتان است، اما در بسیاری مواقع، شخصیتهای دیگر این جایگاه را از آنِ خود میکنند و گوی توجه را میربایند. این انیمه بهگونهای طراحی شده که شخصیتهای فرعی برای زمان حضورشان روی صفحهنمایش رقابت میکنند، و این ویژگی با استقبال مثبت مخاطبان مواجه شده است. سریال تمامِ تلاشش را کرده تا هر شخصیت فرصتی برای درخشش داشته باشد: از «هیستوریا» که خود را فردی قابلاعتماد معرفی میکند، تا «میکاسا» که با قدرت بیامانِ خود دهها تایتان را نابود میکند، تا «لیوای» که بارها در لحظات حساس به نجات دیگران میشتابد. هر شخصیت به اندازهی سایرین عمیق و پیچیده است و نقش منحصربهفرد خود را در داستان ایفا میکند.
نظرات بینندگان درباره اتک آن تایتان چیست؟
انیمه «حمله به تایتان» (Attack on Titan) با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان و منتقدان مواجه شد. در ادامه شاخصترین نظرات بینندگان درباره انیمه اتک آن تایتان را جمع آوری کردهایم:
- داستانسرایی بینظیر و پیچیده
بسیاری از کاربران به تحسین داستان پیچیده و جذاب انیمه پرداختهاند که با پیچشهای غیرمنتظره و توسعه عمیق شخصیتها همراه است. یکی از کاربران در IMDb مینویسد: «این انیمه دارای داستانسرایی فوقالعاده، دنیاسازی بینظیر، پیچشهای داستانی و پیشزمینههای قوی است.» - موسیقی متن تأثیرگذار
موسیقی متن انیمه، بهویژه در صحنههای احساسی و اکشن، تأثیر عمیقی بر بینندگان داشته است. کاربری در MyAnimeList مینویسد: «موسیقی متن فوقالعاده است و بهخوبی با صحنهها هماهنگ شده است.» - توسعه شخصیتهای چندلایه
کاربران به عمق و پیچیدگی شخصیتها اشاره کردهاند که با گذشت زمان رشد و تغییر میکنند. کاربری در IMDb میگوید: «این انیمه دارای توسعه شخصیتهای فوقالعاده است که انگیزهها و اعمال آنها را میتوان درک کرد.» - تمهای فلسفی و اجتماعی عمیق
انیمه به موضوعات پیچیدهای مانند آزادی، جنگ و اخلاق میپردازد که باعث تفکر عمیق بینندگان شده است. کاربری در MyAnimeList اظهار میکند: «این انیمه بهخوبی به تمهای فلسفی و اجتماعی میپردازد که باعث میشود بیننده به تفکر وادار شود.» - صحنههای اکشن هیجانانگیز
صحنههای نبرد با تایتانها و استفاده از تجهیزات مانور سهبعدی، هیجان زیادی را برای بینندگان ایجاد کرده است. کاربری در IMDb مینویسد: «صحنههای اکشن با انیمیشن خیرهکننده و موسیقی متن فوقالعاده ترکیب شدهاند.» - پایانبندی رضایتبخش
بسیاری از کاربران از نحوه پایانیافتن داستان و جمعبندی خطوط داستانی راضی بودهاند. کاربری در IMDb اظهار میکند: «پایان Attack on Titan یک شاهکار بود که بهخوبی خطوط داستانی را جمعبندی کرد.» - دنیاسازی گسترده و منحصربهفرد
کاربران به خلق دنیایی با جزئیات و قوانین خاص اشاره کردهاند که تجربهای منحصربهفرد را ارائه میدهد. کاربری در MyAnimeList میگوید: «دنیاسازی در این انیمه بینظیر است و جزئیات زیادی دارد که باعث میشود بیننده کاملاً در آن غرق شود.» - پیچشهای داستانی غیرقابل پیشبینی
انیمه با ارائه پیچشهای داستانی غیرمنتظره، توانسته است بینندگان را شگفتزده کند. کاربری در IMDb مینویسد: «این انیمه با هر قسمت استانداردها را بالاتر میبرد، با پیچشهای غیرقابل پیشبینی که شما را شگفتزده میکند.» - تأثیر احساسی قوی
بسیاری از بینندگان از تأثیر احساسی عمیق انیمه بر خود صحبت کردهاند، بهویژه در صحنههای دراماتیک و تراژیک. کاربری در IMDb اظهار میکند: «این انیمه احساسات شما را به چالش میکشد و لحظات احساسی قویای دارد که تا مدتها در ذهن شما باقی میماند.» - انیمیشن و کیفیت بصری خیرهکننده
کیفیت بالای انیمیشن و طراحیهای بصری مورد تحسین قرار گرفته است. کاربری در IMDb اظهار میکند: «انیمیشن فوقالعاده است و داستانسرایی بینقص.»
این نظرات نشاندهنده تجربههای مشترک بینندگان از نقاط قوت انیمه «حمله به تایتان» است که آن را به یکی از محبوبترین و تحسینشدهترین انیمههای تاریخ تبدیل کرده است.

حمله به تایتان بسیار پرجزئیات است. حتی داستانهای فرعی نیز پر از پیچوخمهایی هستند که مسیر داستان را در هر قسمت تغییر میدهند. سرعت اتفاقات به قدری بالاست که مخاطب را بیوقفه به به دنبال کردنِ قسمتها وادار میکند و سرعتِ داستان چنان بالاست که جایی برای گذاشتنِ سریال روی دورِ تند نمیگذارد. هر قسمت حدودِ ۲۰ دقیقه است و یککله سریال را تماشا میکنید بدونِ اینکه بفهمید کی تمام شد. اگر به دنیای انیمهها علاقه دارید، پیشنهاد میکنیم سری هم به مقاله قضیه درباره معرفی بهترین انیمههای سینمایی تاریخ بزنید.