در این مقاله، قصد واکاوی یک مفهوم نسبتاً نوظهور را داریم. مفهومی که شدیداً ترند شده و توجه افراد بسیاری را به خود جلب کرده است. دراپ شیپینگ چیست؟ چرا انقدر محبوب شده است؟ چگونه میتوان به این وادی ورود کرد؟ آیا واقعاً در همان حدی که عموم باور دارند، سودآور است؟ این رویکرد تجارتی چه مزایا و معایبی دارد؟
پاسخ این سؤالات و کلاً هر پرسشی در این رابطه را خواهیم داد؛ پس خیالتان راحت که یکی دیگر از مقالات مفصل ما پیش رویتان قرار دارد.
برای اینکه روال درستی را پیش ببریم، بهتر است اول نگاهی بیندازیم به معنای این مفهوم.
منظور از دراپ شیپینگ چیست و روال آن چگونه است؟
از یک دیدگاه خیلی کلی، دراپ شیپینگ یک مدل بیزنسیِ آنلاین است. مدلی که در آن، فروشنده لازم نیست خط تولید محصولاتی که عرضه میکند را داشته باشد! بهقول ما ایرانیها، دراپ شیپینگ یک نوع واسطهگری مدرن است. با این تفاوت بزرگ که در بستر اینترنت و فضای آنلاین پیش میرود.
جالب اینکه حتی لازم نیست محصولات را نزد خود داشته باشید! برخلاف مغازهدارهای سنتی که حداقل باید انبار و مغازۀ خود را از اجناس پر کنند، دراپ شیپر (کسی که دراپشیپینگ میکند)، فقط نقش یک واسطه را بازی میکند؛ نه بیشتر و نه کمتر.
به همین خاطر، این رویکرد تجارتی بسیار مناسب آنهایی است که سرمایه ندارند، ولی میخواهند از طریق فروش به مصرفکنندهها، کسب درآمد کنند.
فرض کنید فروشگاه آنلاینی دارید که محصولات مختلفی را در آن به فروش میرسانید؛ منتهی نکتۀ جالب اینجا است که هیچکدام از محصولات قرار گرفته روی سایت پیش شما نیستند! بگذارید روال کار را توضیح دهیم تا بهتر درک کنید که چه میگوییم.
روال کار دراپ شیپینگ چیست؟
برای اینکه بهتر بفهمید چه میگوییم، با یک مثال ادامه میدهیم.
آتوسا، شخصیت اصلی این مثال است که میخواهد یک فروشگاه آنلاین ساده بسازد. آتوسا مربی دوچرخهسواری است و میخواهد در سایتش، محصولات مربوط به این رشتۀ ورزشی را بفروشد. از خود دوچرخه گرفته تا لوازم جانبی و قطعات تعمیراتی آن.
مشکل اینجا است که آتوسا نه سرمایۀ لازم برای تهیه و دپوی اجناس را دارد و نه میتواند فضای مورد نیاز برای انجام چنین کاری را فراهم کند؛ در نتیجه، او تصمیم گرفت سرغ دراپ شیپینگ برود و حالا هم کلی موفق شده است.
خانم مربی داستان ما، محصولات مختلفی را روی سایت فروشگاهی خود بارگذاری میکند. بازدیدکنندگانی که به طرق مختلف وارد سایت او میشوند، سفارش خود را برای خرید محصولات مختلف ثبت میکنند. همانطور که گفتیم، آتوسا هیچکدام از آن محصولات را در اختیار ندارد، پس تمام سفارشها را به تأمینکنندههای گوناگونی که قبلاً آنها را پیدا کرده است، میفرستد.
در نهایت، آن تأمینکنندهها، یکراست محصول را برای خریدار میفرستند؛ در این میان، آتوسا حتی یکبار هم دستش به اجناس نمیخورد و بهمعنای واقعی کلمه، نقش یک دلال را بازی میکند. دلالی که با این رویکرد نوین، دراپ شیپر نام میگیرد.
سود کار کجا است؟ تفاوت بین قیمت درجشده در سایت فروشگاهی آتوسا و برچسب قیمتی تأمینکننده. مثلاً اگر یک قمقمه توسط تأمینکننده ۲۵۰ هزار تومان عرضه میشود، قاعدتاً آتوسا باید آن را با مبلغ بیشتری روی سایت خود قرار دهد. مثلاً ۳۰۰ هزار تومان؛ یا حتی ۵۰۰ هزار تومان! بسته به برندی که ساخته و بازاری که هدف گرفته است.
بههرحال، یادآور میشویم که دراپ شیپینگ، خوراک آنهایی است که سرمایۀ کافی ندارند، اما دوست دارند از طریق اینترنت فروش داشته باشند.
این تعریف را گوشۀ ذهنتان داشته باشید و بیایید برویم سراغ ادامۀ مقاله. همانطور که گفتیم، میخواهیم تمام جوانب این مدل کسبوکاری آنلاین را بررسی کنیم و هنوز بخشهای زیادی ماندهاند که باید به آنها بپردازیم.
فعلاً بیایید با مزایا و معایب دراپ شیپینگ آشنا شویم و بعد برویم سراغ باقی مسائل.
مزایای شیپینگ شامل چه مواردی میشوند؟
ناگفته پیدا است که دراپ شیپینگ میتواند مزایای زیادی را بهدنبال داشته باشد. سازوکار خاص این مدل کسبوکار، تمایزهایی را ایجاد میکند که مطلوب بسیاری از افراد، خصوصاً تازهکارها هستند. و البته آنهایی که سرمایۀ زیادی در اختیار ندارند تا یک کسبوکار سنتی راه بیندازند.
نیاز به سرمایۀ خیلی کم برای شرع کار
اولین و اصلیترین مزیت این است که با هزینۀ نسبتاً کمی میتوانید کار را شروع کنید. به یک سایت نیاز دارید و علاوهبر هزینۀ راهاندازی، باید برای سئو و بازاریابی هم خرج کنید تا بتوانید آن را در معرض دید قرار دهید.
البته که چنین اقداماتی هم نیازمند پول هستند و حتی شاید برای برخی، هزینههای چشمگیری باشند؛ ولی وقتی دراپ شیپینگ را با روشهای سنتیتر راهاندازی فروشگاه آنلاین مقایسه میکنیم، میبینیم که سرمایۀ لازم برای راهاندازی آن بسیار کمتر است. آن شیوههای سنتی، علاوهبر مخارج راهاندازی سایت و بالا آوردن آن، به بودجهای جداگانه برای تهیۀ اجناس هم نیاز دارند. ضمن اینکه فضایی هم برای نگهداری از آن اجناس باید لحاظ شود که میتواند هزینهای جداگانه را تحمیل کند.
راهاندازی بسیار آسان و کم دغدغه
وقتی قرار نباشد با محصولات فیزیکی سروکله بزنید، ادارۀ یک فروشگاه اینترنتی خیلی راحتتر خواهد بود.
مشخصاً، وقتی سراغ دراپ شیپینگ میروید، نیازی نیست نگران موارد زیر باشید:
- تهیۀ انبار و مدیریت آن
- بستهبندی و ارسال سفارشها
- انبارگردانیهای منظم برای امور حسابداری
- رسیدگی به جابهجاییهای درون سازمانی
- سفارش مداوم محصولات جدید برای پر نگه داشتن انبار
به این ترتیب، بخش اعظمی از کارهای سخت حذف میشوند. میتوانید در کمتر از ۱۵ دقیقه، با استفاده از فروشگاهسازهای متعددی که وجود دارند، سایت خود را بالا بیاورید. بعد از آن، آمادهسازی زیرساختهای لازم برای فرایندهایی مثل تأیید سفارشها، ارسال آنها برای تأمینکنندهها، تأیید پرداخت مشتریها و…، نهایتاً یکی دو روز زمان ببرد.
در کل، وقتی تأسیس یک کسبوکار با این مدل را را روی ترازوی مقایسه میبریم، میبینیم کار خیلی راحتتری از راهاندازی یک فروشگاه فیزیکی، یا حتی یک فروشگاه آنلاین به شیوههای مرسومتر در پیش داریم.
انعطافپذیری مطلوب و خیرهکننده
آنهایی که سراغ دراپ شیپینگ میروند، کمترین محدودیتها را تجربه خواهند کرد. اگر دوست ندارید محدود به مکان و زمان باشید، این مدل بیزنسی راست کارتان خواهد بود؛ چون نه الزام به حضور در مکانی خاص دارید و نه الزام به فعالیت در زمانی مشخص.
هرجایی که به اینترنت پرسرعت متصل باشید و یک لپتاپ دم دستتان باشد (یا حتی گوشی موبایل و تبلت)، میتوانید کسبوکار خود را اداره کنید. چه در دفتری بالای برجی در خیابان جردن، چه در تخت گرم و نرمتان و چه در کلبهای قرار گرفته درون جنگلهای شمال کشور.
بهطور کلی، تا زمانی که بتوانید با تأمینکننده ارتباط بگیرید و اقدامات لازم برای پشتیبانی از مشتریها را انجام دهید، اصلاً مهم نیست که کجای گسترۀ گیتی هستید و هیچ کسی هم قرار نیست شما را بازخواست کند!
مقیاسپذیری زیاد
به احتمال خیلی زیاد، نمیخواهید همیشه در نقطۀ شروع درجا بزنید؛ یعنی برای رشد و بزرگ شدن کسبوکار خود برنامه دارید و این ستودنی است! خوشبختانه، یکی دیگر از مزایای دراپ شیپینگ این است که اجازۀ بزرگ شدن را به افراد و کسبوکارها میدهد؛ آن هم به مقدار خیلی زیاد.
بیایید مقایسهای داشته باشیم با یک فروشگاه آنلاین معمولی و یک فروشگاه خردهفروشی سنتی (مغازههایی که در جایجای شهرها قرار گرفتهاند).
وقتی یک فروشگاه آنلاین معمولی قرار باشد رشد کند، علاوهبر جذب ترافیک بیشتر، تغییر استراتژیهای بازاریابی و تبلیغات گستردهتر و هدفمندتر، باید محصولات درون انبار را بیشتر کند.
تکلیف فروشگاههای فیزیکی هم که مشخص است. تأسیس شعبههای جدید در نقاط مختلف، استخدام نیروهای بیشتر و البته، تهیۀ اجناس، بسیار بیشتر از گذشته!
همانطور که میبینید، مقیاسپذیری و رشد کسبوکار با این متدهای سنتی، نشدنی نیست؛ ولی خب خیلی سخت و پیچیده پیش پیش میرود و هزینهبردار هم خواهد بود.
حالا اوضاع در دراپ شیپینگ چطور است؟ خیلی راحتتر!
هرچقدر بزرگ شوید، کار شما همچنان محدود به دریافت سفارش و ارسال آن برای تأمینکننده است. طبیعتاً هزینهها بیشتر میشوند، ولی نه آنقدری که در خردهفروشهای سنتی و فروشگاههای آنلاین معمولی بالا میروند.
فقط باید توجه داشته باشید که افزایش بازدیدکنندگان و رشد ترافیک، باعث نیاز به یک پلتفرم قدرتمندتر و پایدارتر میشود که بتواند از حجم بیشتر ترافیک، بهخوبی میزبانی کند.
امکان فروش طیف گستردهای از اجناس و تست بازارهای گوناگون
عملاً محدودیتی در کار نیست! میتوانید هر محصول و سرویسی را بهعنوان دراپ شیپر بفروشید. نه قرار است از آنها نگهداری کنید و نه میخواهید برای تهیۀ آنها پول بپردازید؛ بنابراین، میتوانید طیف گسترده و متنوعی از اجناس گوناگون را روی سایت خود آپلود کنید. فقط باید به تأمینکنندۀ مناسب دسترسی داشته و با آنها هماهنگ باشید.
در نتیجۀ این مزیت، امکان تست بازارهای مختلف هم وجود دارد. میخواهید وارد فیلدی جدید شوید؟ فقط کافی است محصولات آن دستهبندی را روی سایت خود قرار دهید؛ اگر مشتریها از آن استقبال کردند که چه خوب. در غیر این صورت، ضرری متوجهتان نخواهد شد! میتوانید بهسادگی محصولات دستهبندی جدید را از سایت خود حذف کنید؛ انگار که نه خانی آمده و نه خانی رفته است.
اینها مزایایی بودند که بهواسطۀ دراپ شیپینگ حاصل میشوند. برویم ببینیم ایرادات و نقاط ضعف این رویکرد چه چیزهایی هستند.
معایب دراپ شیپینگ شامل چه مواردی میشوند؟
راستش را بخواهید، با وجود تمام خوبیهایی که باعث میشوند این رویکرد تجارتی بسیار جذاب باشد، ایراداتی هم وجود دارند که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد.
در این بخش، نگاهی میاندازیم به معایب دراپ شیپینگ.
فضای رقابتی بسیار شدید
این مفهوم نزدیک به ۱۰ سال پیش سر زبانها افتاد و سرمنشأ آن ایالات متحدۀ آمریکا بود. از همان زمان تا به امروز، دراپ شیپینگ بهعنوان یک مدل کسبوکار جذاب در نگاهها میآید و به همین خاطر، افراد بسیاری میخواهند از طریق آن به پولوپلۀ کلان برسند.
در نتیجه، با توجه به اینکه ورود به این وادی پول کمی میخواهد و البته اینکه راهاندازی چنین کسبوکاری روال آسانی هم دارد، طبیعی است رقابت بسیار سنگینی در این فضا وجود داشته باشد.
حقیقت را بگوییم: با میدان نبردی خونین طرفیم که هیچکس به دیگری رحم نمیکند! هر سایتی میخواهد مشتریان را سمت خود بکشد و برای دیده شدن در این فضای شلوغ، کار خیلی سختی خواهید داشت.
مخصوصاً اگر سراغ محصولات عمومیتر رفته باشید، شاهد رقابت سنگینتری هم خواهید بود. برای مثال میتوان به لوازم آرایشی بهداشتی اشاره کرد.
از آنجایی که نمیتوانید با محصولات تمایز ایجاد کنید و پایین آوردن بیش از حد قیمت هم معقول نیست، برای پیش افتادن در این فضای رقابتی، باید تمام تمرکز خود را روی بهبود تجربۀ مشتری بگذارید.
البته در برخی مواقع، ممکن است بتوانید انحصار اجناس یک تأمینکننده را هم در اختیار بگیرید که میتواند اتفاق بسیار خوبی باشد. البته در صورتی که اجناس آن عرضهکنندۀ بهخصوص، خواهان زیادی داشته باشند.
کنترل بسیار پایین روی تولید و ارسال سفارش
همانطور که چندین بار گفتیم، دراپ شیپر واسطهای است که معمولاً هیچوقت سفارشها را نمیبیند؛ چون آنها از طرف تأمینکننده به دست خریدار میرسند.
این یعنی تأمینکننده کنترل بخش بزرگی از امور را در دست دارد. حالا فرض کنید مشتری وارد سایت شما (بهعنوان دراپ شیپر) میشود و محصولی را سفارش میدهد؛ پول هم میریزد و عملاً فرایند ثبت سفارش پایان مییابد.
حالا باید سفارش را به تأمینکننده بفرستید. اگر احیاناً تأمینکننده محصول را نداشته باشد و برنامهای برای تأمین مجدد آن نداشته باشد، تکلیف چیست؟
اگر خیلی خوششانس باشید، میتوانید آن محصول بهخصوص را از تأمینکنندۀ دیگری با قیمت مشابه تهیه کنید؛ یعنی در واقع سفارش را برای تأمینکنندۀ دیگری بفرستید. تازه این کار هم دردسرها و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد.
ولی اگر اوضاع بر وفق مراد پیش نرود، باید پول خریدار را به او بازگردانید و یک مشتری ناراضی را به جان بخرید.
نکتۀ مهم اینکه چنین اتفاقی اصلاً بعید نیست! تأمینکنندهها معمولاً با چندین دراپ شیپر و فروشندۀ دیگر کار میکنند و ممکن است قبل از اینکه شما متوجه شوید، محصولی به اتمام برسد. البته ابزارها و امکاناتی هستند که سایت شما را به پلتفرم تأمینکننده وصل میکنند؛ به این ترتیب، اگر جنسی تمام شود، در سایت شما هم با وضعیت ناموجود نمایش داده خواهد شد.
اما بهطور کلی، این کنترل محدود روی جنبههای مختلف، میتواند عامل مشکلات زیادی شود. مثلاً ممکن است بستهبندی کیفیت نداشته باشد، یا ارسال سفارش بیش از حد مشخصشده طول بکشد. اتفاقاتی که روی تجربۀ مشتری اثر منفی میگذارند و به ضرر کسبوکار شما تمام میشوند.
حاشیه سود کم
یکی از ایراداتی که خیلی توی ذوق میزند، همین حاشیۀ سود کم است! خبری از خرید عمده نیست و در نتیجه، قیمت نهایی برای دراپ شیپر خیلی ارزان تمام نمیشود که بتواند روی آن زیاد سود کند؛ ضمناً، باید رقابت سنگین را یادآور شویم. کلی رقیب هستند که با همان قیمت شما یا حتی کمتر، محصول مشابهی را عرضه میکنند.
بهطور کلی، موفقیت در دراپ شیپینگ، به فروش در حجم بالا وابسته است. همچنین، خوب است سراغ محصولات و خدماتی بروید که رقابت کمتری در بازار آنها دیده میشود.
اینجا میبینیم که برخی از مزایا، در نهایت باعث بروز مشکلات و ایراداتی میشوند. مثلاً هزینۀ کم راهاندازی کسبوکار با این مدل، به رقابت شدید منجر میشود.
از طرفی دیگر، هزینههای سربار پایین و عدم نیاز به خرید و انبار کردن اجناس، موردی که بهعنوان مزیت از آن یاد کردیم، به حاشیۀ سود کم و البته کنترل حداقلی روی زنجیرۀ تأمین و فرایندهای بستهبندی و ارسال سفارشها میانجامند!
درست است که به بودجۀ کمی برای شروع فعالیت نیاز دارید، ولی خب هرچقدر بکارید برداشت خواهید کرد؛ یعنی چون سرمایۀ اولیه کم بوده، نباید انتظار درآمد و سود حیرتانگیز داشته باشید؛ حداقل در آغاز کار!
عدم امکان برندسازی بهطور مؤثر
شاید پیش خودتان بگویید: اصلاً مهم نیست! ولی حقیقت این است که عدم امکان برندسازی، در بلندمدت تأثیرات مخربش را نشان میدهد.
آنقدر گفتیم که قطعاً میدانید شما بهعنوان دراپ شیپر، کوچکترین نقشی در بستهبندی و ارسال سفارشها ندارید؛ این یعنی نمیتوانید سفارش هر مشتری را شخصیسازی کنید و فراهم آوردن ارزش افزوده هم ممکن نخواهد بود. اقداماتی که میتوانند به بهود تجربۀ مشتری منجر شوند. بهبود تجربۀ مشتری یعنی بازگشت آنها برای خرید مجدد. بهرستی که چنین محدودیتی خیلی آزاردهنده است!
البته برخی تأمینکنندهها، امکان یکسری سفارشیسازی محدود را فراهم میکنند؛ منتهی در صورتی که تعداد سفارشها از یک محصول خاص، به یک حداقل عددی برسد.
پس بهطور کلی، کسبوکار دراپ شیپینگ نمیتواند از مزایای فراوان ساخت یک برند خوشنام بهرۀ زیادی ببرد. از عواقب چنین ایرادی، این است که شاید تقی به توقی بخورد و مشتریها سایت شما را فراموش کنند.
اینها اصلیترین چالشهایی بودند که دراپ شیپرها با آنها سروکله میزنند. علاوهبر این ایرادات، باید توجه داشته باشید که وابستگی زیاد به تأمینکننده، میتواند مشکلات بزرگوکوچک بسیاری را رقم بزند.
مثلاً ممکن است یکسری از محصولاتی که شما میفروشید، کیفیت مطلوبی نداشته باشند. این درست که سودی از منظر برندینگ نخواهید برد، ولی هنگام مشکلات، مشتری شما را میشناسد و کاری به تأمینکننده ندارد!
کلاً که هر مشکلی برای تأمینکننده پیش بیاید، شما هم از ترکشهای آن در امان نیستید! مخصوصاً اگر در ابتدای کار باشید و فقط با یک عرضهکننده کار کنید.
حالا که هم با نقاط قوت و هم با نقاط ضعف این مدل تجارتی آشنایی دارید، بیایید به یک سؤال اساسی در این رابطه پاسخ دهیم.
آیا در نهایت دراپ شیپینگ سودده است؟
علیرغم تمام چالشها، طبق آمار موجود، حاشیۀ سود دراپ شیپرهای موفق بین ۱۰ تا ۱۵ درصد میچرخد؛ بنابراین، میتوان با قطعیت گفت که دراپ شیپینگ میتواند سودده باشد؛ و البته که دستیابی به این مهم، نیازمند پیادهسازی درست همهچیز است. بهطور مشخص، انتخاب محصولات درست و خلق یک رابطۀ مستحکم با تأمینکنندهها، معجزه میکنند.
اجازه دهید این بخش را به دو قسمت تقسیم کنیم و دراپ شیپینگ را بهعنوان شغل جانبی و شغل اصلی زیر ذرهبین ببریم.
دراپ شیپینگ بهعنوان منبع درآمد جانبی
این روزها هرچقدر درآمد داشته باشید، کافی نیست! حقیقت تلخی است؛ ولی خودتان وضعیت اقتصادی کشور را میبینید و به احتمال خیلی زیاد، زخمخوردۀ تورم لجامگسیخته هستید. میخواهیم بگوییم اگر دنبال درآمد جانبی و کار دوم میگردید، تنها نیستید و خیلیها مثل شما فکر میکنند.
دراپ شیپینگ با توجه به خصوصیاتی که دارد، انتخاب خیلی خوبی برای داشتن یک منبع درآمد جانبی به حساب میآید.
با توجه به منعطف بودن که بالاتر به آن اشاره کردیم، نیازی نیست شغل اصلی خود را کنار بگذارید تا سراغ کسب درآمد از این رویکرد بروید. خیلیها هستند که کسبوکار مبتنیبر دراپ شیپینگ را کنار شغل اصلی خود پیش میبرند و توانستهاند یک جریان درآمدی پایدار بسازند. این یعنی کسب درآمد بیشتر با کمترین ریسک ممکن.
اگر نمیخواهید به شغل اصلی آسیبی وارد شود، اول از همه باید مطمئن شوید که تداخلی بین این دو وجود نخواهد دشت.
اگر کارمند هستید، باید اطمینان حاصل کنید که کارفرما مشکلی با این موضوع ندارد. اگر کسبوکار خودتان را دارید، بررسی کنید و ببینید راهاندازی یک کسبوکار دراپ شیپینگ ضرری متوجه شغل اول میکند یا نه.
لزوماً قرار نیست ساعات زیادی را صرف گرداندن دراپ شیپینگ کنید. با کمک ابزارهای پرشمار اتوماسیون، نهایتاً یکی دو ساعت در هر روز کفایت میکند.
البته این نکته را هم در نظر داشته باشید که وقتی این رویکرد را بهعنوان شغل دوم اتخاذ میکنید، درآمد کمتر از زمانی است که دراپ شیپینگ به شغل اصلی تبدیل میشود!
دراپ شیپینگ بهعنوان منبع درآمد اصلی
آنهایی که توانستهاند از این راه به پولهای درشت برسند، قدمهای بزرگ برداشتهاند و تمام وقتشان را صرف ساخت و رسیدگی به کسبوکار دراپ شیپینگ خود کردهاند.
لزوماً قرار نیست از همان اول کار لقمۀ بزرگ بردارید؛ اتفاقاً بهتر است آهسته، ولی پیوسته پیش بروید. یک سایت ساده بسازید و با محصولات کم شروع کنید. جامعهای از مشتریان وفادار بسازید و پس از گذشت زمان، کسبوکارتان را در جنبههای مختلف گسترش دهید. اینجا جایی است که میتوانید بهعنوان یک شغل تماموقت روی دراپ شیپینگ حساب باز کنید.
طبیعتاً با حجم کار خیلی بیشتری مواجه خواهید شد؛ ولی در عوض، درآمد بیشتری هم تجربه خواهید کرد و سودهای بیشتری به حسابتان واریز خواهند شد.
اگر همهچیز درست و روی روال پیش بروند، دراپ شیپینگ میتواند درآمد منفعل برایتان به ارمغان بیاورد. چه چیزی بهتر از این؟
حالا وقت آن است که ببینیم راهاندازی دراپ شیپینگ از چه مسیری میگذرد! مسیری که قرار است در بخش بعد برایتان ترسیم کنیم.
راهنمای گامبهگام راهاندازی یک کسبوکار با مدل دراپ شیپینگ
افراد بسیاری سراغ دراپ شیپینگ میروند، اما بیشتر آنها شکست میخورند! خیلیها بیش از حد خوشبین هستند و بدون توجه به چالشهای احتمالی، تمام تمرکزشان را روی مزیتهای این رویکرد میگذارند. برخی دیگر از ابتدای کار، ساختاری کج بنا میکنند و دیر یا زود، فروپاشی آن را به چشم میبینند.
فارغ از دلایل شکست این اشخاص، باید بدانید رسیدن به موفقیت در این مدل تجارتی، اصول و قواعدی دارد که باید آنها را رعایت کنید.
انجام مراحلی که در این بخش بررسی میکنیم، کمکتان میکنند تا قدم در راه درست بگذارید و شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
۱. تحقیقات کامل داشته باشید و بعد وارد گود شوید
نه فقط دراپ شیپینگ، بلکه هرگونه فعالیت اقتصادی نیازمند تحقیقات کامل و جمعآوری هرچه بیشتر اطلاعات است.
باید گوشههایی از بازار را که میتوانند سودآور باشند، شناسایی کنید. اگر سابقهای در زمینهای مشخص دارید، بهتر است در فکر فروش محصولات مربوط به همان زمینه باشید. مثالی که بالاتر زدیم را به خاطر میآورید؟
آتوسا مربی دوچرخهسواری بود و دنبال فروش محصولات مرتبط با این رشتۀ ورزشی، از طریق این مدل کسبوکاری رفت. مخصوصاً اگر نامی برای خود در فضای مجازی دست و پا کرده باشید، دراپ شیپینگ در زمینۀ تخصصی که دارید، میتواند زودتر شما را به موفقیتهای چشمگیر برساند.
توجه کنید نیچ (همان گوشۀ بازار) انتخابی، باید رقابت سبکی داشته باشد؛ یعنی قبل از شما، تعداد افراد محدودی سراغ محصولات آن گوشه از بازار رفته باشند.
بعد از اینکه تکلیف زمینۀ فعالیت مشخص شد، دنبال محصولات پرفروش و پرخواهان در آن حوزه بروید. گفتیم که فروش طیف گستردهای از اجناس با این رویکرد ممکن است و روی حرف خودمان هستیم؛ ولی تجربه ثابت کرده که بهتر است برای شروع، سراغ اجناس محدودتری بروید. بعد که بزرگ شدید و شاهد ورود ترافیک بیشتری بودید، میتوانید یواشیواش تنوع محصولات را بالا ببرید.
در مرحلۀ آخر فاز تحقیقات، باید تصویری خیالی از مشتریان ایدئال خود بسازید. بهقول متخصصان امر، باید یک یا چند پرسونا طراحی کنید تا درک خیلی خوبی از مشتریان احتمالی کسبوکار خود به دست آورید. فهمیدن اینکه مخاطب هدف چه میخواهد، چه نیازهایی دارد و سلایقش چه چیزهایی هستند، برای فاز بازاریابی (جلوتر به آن میپردازیم) ضروری است.
۲. دنبال تأمینکنندههای معتبر بگردید
در مرحلۀ قبل، اولین قدم از برطرف کردن پیشنیازهای ساخت یک کسبوکار دراپ شیپینگ را برداشتید. حالا باید یکی دیگر از این پیشنیازها را برطرف کنید؛ یعنی پیدا کردن تأمینکننده؛ هرچقدر بیشتر، بهتر!
یکی از سادهترین راهها، این است که با مراجعه به سایتهایی مثل دیجیکالا و ترب، محصولات انتخابی را سرچ کنید و ببینید چه برندهایی آنها را عرضه میکنند. اگر امکان فعالیت برونمرزی و سفارش از سایتهای خارجی را دارید، به سایتهایی مثل Alibaba و AliExpress سر بزنید.
علاوهبر اینها، تحقیقات میدانی هم میتوانند برایتان کارساز باشند. کفشهایتان را پا کنید و به دل بازار بزنید. البته این کار کمی سختتر است؛ چون قاعدتاً تأمینکنندهای به کار شما میآید که از ثبت سفارش آنلاین پشتیبانی کند و لزوماً همۀ عمدهفروشهای سنتی چنین امکانی را فراهم نمیکنند.
همچنین، مهم است که تأمینکنندۀ معتبری پیدا کنید؛ میخواهیم بگوییم لزوماً هر تأمینکنندهای خوب نیست و قیمت مناسب تنها معیار نخواهد بود!
یادآور میشویم که تمام فرایند بستهبندی و ارسال از جانب تأمینکننده صورت میگیرد؛ در نتیجه، اگر آن طرف ماجرا این کارها را بهخوبی انجام ندهد، با مشتریانی ناراضی مواجه خواهید شد که حاضر نیستند تحت هیچ شرایطی دوباره از شما خرید کنند.
بدتر از آن، بسیاری از تأمینکنندهها با تأخیر در ارسال و حتی فرستادن محصول اشتباه، آتش به موجودیت کسبوکار دراپ شیپینگ شما میزنند.
بررسی کنید و ببینید دیگران راجعبه آن تأمینکننده چه نظراتی دارند. قاعدتاً هرچقدر نظرات مثبت بیشتر باشند، احتمالاً در نهایت همکاری مطلوبتری شکل خواهد گرفت. حتماً قبل از شروع کار، دربارۀ جزئیاتی مثل حداقل تعداد سفارش، هزینهها و مدتزمانی که ارسال طول میکشد، اطلاعات کامل را به دست آورید. اگر بتوانید نمونهای از محصولات را هم دریافت کنید که چه بهتر.
وقتی توانستید یک یا چند تأمینکنندۀ درستوحسابی پیدا کنید، تمام تلاشتان را برای خلق یک رابطۀ مستحکم دوطرفه به کار ببندید. این کار خیالتان را از جهات بسیاری راحت میکند. بدون تعارف با مسئولان مربوطه صحبت و انتظاراتتان را مطرح کنید. اگر اختلاف نظری جدی وجود داشته باشد، بهتر است قبل از شروع کار، از آن مطلع شوید.
۳. فروشگاه آنلاین خود را بسازید
راههای زیادی برای ساخت سایت فروشگاهی وجود دارند. پردردسر و البته حرفهایترین روش، طراحی یک سایت از صفر با کدنویسی است؛ روشی که هزینۀ زیادی روی دستتان میگذارد و معمولاً برای شروع کار سراغ آن نمیروند.
بعد از آن، طراحی و ساخت سایت با سیستمهای مدیریت محتوا را داریم. پلتفرمهایی مثل وردپرس و جوملا که انجام چنین کاری را چندین پله راحتتر میکنند.
اما راه سادهتری هم وجود دارد؛ راهی که عملاً به هرکسی اجازه میدهد فروشگاه اینترنتی خود را بهراحتی هرچه تمامتر بسازد. از پلتفرمهای فروشگاهساز صحبت میکنیم. مقرونبهصرفهترین انتخاب، مخصوصاً برای آنهایی که هیچگونه دانش فنی ندارند و کار با CMSها را هم سخت میبینند، همین فروشگاهسازها هستند. اتفاقاً کلی فروشگاهساز داخلی هم داریم که میتوانید از خدمات آنها استفاده کنید.
وقتی سایت ساخته شد، تازه باید شروع کنید به دیزاین آن. یادتان باشد که راه پیروزی در رقابت سنگین بین دراپ شیپرها، خلق تجربۀ هرچه بهتر برای مشتریان است. از آنجایی که کنترلی روی تولید محصول و ارسال سفارش ندارید، باید سعی کنید این تجربۀ مثالزدنی را هنگام بازدید از سایت برای کاربران رقم بزنید.
ترجیحاً از تخصص یک طراح حرفهای استفاده کنید. اگر بودجۀ کافی را ندارید، خودتان باید در نقش یک طراح حرفهای ظاهر شوید و با صرف زمان برای یادگیری، بهترین و کارآمدترین ظاهر ممکن را برای سایت خود بسازید.
علاوهبر ظاهر مناسب، عملکرد سایت هم باید بدون مشکل باشد. سایتهای کند راه به هیچ جایی نمیبرند! بگذارید اینطور بگوییم: در زمانۀ کنونی، کاربران وقت اضافی ندارند که منتظر لود شدن صفحات سایت شما بمانند؛ نتیجتاً، آن را میبندند و سراغ رقبا میروند.
بعد از رسیدگی به جنبۀ ظاهری و عملکردی سایت خود، محصول یا محصولاتی که در بخش اول پیدا کردید را در آن بارگذاری کنید. اگر میخواهید نرخ تبدیل را بهبود ببخشید (یعنی درصد بیشتری از بازدیدکنندگان را به خریدار نهایی تبدیل کنید)، حتماً از عکسهای با کیفیت و توضیحات محصول کوتاه (ولی مفید) بهره بگیرید.
حالا سایت آمادۀ پذیرایی از مشتریان بالقوه است؛ پس باید نهایت تلاشتان را به کار ببندید تا بیشتر در معرض دید قرار بگیرد.
۴. برای بازاریابی حسابشده و مؤثر برنامه بریزید
اول از همه، پیشنهاد میکنیم مقالۀ “بازاریابی چیست و چرا برای موفقیت کسبوکارها ضروری است؟” را بخوانید. این بلاگپست کمکتان میکند دید بهتری از این مقوله به دست آورید.
بعد از آن، خواندن مقالۀ دیگری با عنوان “معرفی انواع بازاریابی در سال ۲۰۲۴ + ترندهایی که نشناسیدشان شکست میخورید!” را توصیه میکنیم.
لب کلام اینکه مارکتینگ (همان بازاریابی)، انواع گوناگونی دارد و بسته به نوع کسبوکار و مخاطبان هدفی که دارید، باید یک یا چند مورد را به کار بگیرید تا به نتیجۀ دلخواه برسید.
بهطور مشخص، باید روی سئو سایت (بهینهسازی برای موتورهای جستوجو) وقت بگذارید. بالا بودن در نتایج جستوجوی گوگل، میتواند توجه افراد بسیاری را جلب کند و ترافیک فروشگاه اینترنتی را بالا ببرد.
در همین راستا، بازاریابی محتوایی میتواند در بلندمدت فواید بسیاری داشته باشد. بازاریابی شبکههای اجتماعی هم همینطور! مقالۀ “بازاریابی شبکههای اجتماعی؛ نزدیکتر از همیشه به مشتری” را بخوانید تا بفهمید راجعبه چه نوعی از انواع مارکتینگ صحبت میکنیم.
اگر قرار باشد حرفهایتر به ماجرا نگاه کنیم، باید بگوییم با کمک یک کاربلد، استراتژی بازاریابی کسبوکار دراپ شیپینگ خود را تنظیم کنید و اقدامات را در راستای اصول تعیینشده در آن، پیش ببرید.
۵. پشتیبانی از مشتریها را جدی بگیرید
در بین رقبای بیشماری که گفتیم در وادی دراپ شیپینگ فعالیت میکنند، درصد زیادی یا نمیدانند بهبود تجربۀ مشتری چقدر اهمیت دارد، یا نمیتوانند در راستای بهتر کردن آن کار خاصی انجام دهند.
به همین خاطر، در بسیاری از مواقع، میبینیم چنین کسبوکارهایی هیچ روشی برای پشتیبانی از مشتریان خود ارائه نمیکنند. یک اشتباه مهلک که میتواند بهراحتی کسبوکار را زمین بزند!
علاوهبر همکاری با تأمینکنندگان حرفهای و ارائۀ اجناس با کیفیت، مهم است که پاسخگوی نیازها و مشکلات احتمالی مشتریها باشید. قاعدتاً هرچقدر در این بخش بهتر عمل کنید، در نهایت اعتماد بیشتری هم جلب خواهید کرد. جلب اعتماد حداکثری هم به سودآوری بیشتر منجر خواهد شد. مگر دنبال همین نیستید؟!
مثل هر نوع کسبوکار دیگری، داشتن مشتریان بازگشتی موفقیت در دراپ شیپینگ را تضمین میکند. با ارائۀ خدمات پشتیبانی خوب، به این مهم دست پیدا میکنید.
تقریباً تمام جوانب دراپ شیپینگ را پوشش دادیم. برویم سروقت جمعبندی مقاله.
دراپ شیپینگ: رویکردی که میتواند خیلی پولساز باشد، ولی نه همیشه!
اگر اغراق را دخیل نکنیم و بخواهیم منصفانه به ماجرا نگاه کنیم، باید بگوییم دراپ شیپینگ نوعی مدل کسبوکار آنلاین است که اگر درست پیریزی و پیادهسازی شود و تمام جوانب آن بهینه شوند، میتواند جریان درآمدی خوبی را برایتان بسازد.
اما لطفاً فریب شیادانی که میگویند قطعاً از این راه میلیاردر میشوید را نخورید!
دوباره به بخش معایب سر بزنید. رقابت در این حوزه بسیار شدید است و حاشیه سود هم کم. نمیخواهیم بگوییم نمیتوانید به درآمدهای خیلی بالا برسید، منظورمان این است که رسیدن به چنین دستاوردی، کار آسانی نخواهد بود و مثل همۀ انواع کارها، تلاش و زمان زیادی میطلبد.
بههرحال، سعی کردیم در این مقاله، پاسخ کاملی به پرسش دراپ شیپینگ چیست بدهیم و آن را از زاویههای مختلف مورد بررسی قرار دهیم.
اگر همچنان سؤالی در رابطه با این مفهوم ترندشده دارید، کامنت بگذارید تا کمی با هم گپ بزنیم.